نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
دانشجوی دکتری علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه سوره، دستیار ستادی کمیسیون اجتماعی هیئت دولت
کتاب «زبان، منزلت و قدرت در ایران» با عنوان انگلیسی«Language, Status and Power in Iran» نوشته ویلیام بیمن توسط آقای رضا مقدمکیا ترجمه و در سال ۱۳۸۱و توسط انتشارات نشر نی به چاپ رسیده است. همین اثر در سال ۱۳۹۷ به چاپ نهم خود در ۳۰۰ نسخه باز نشر گردیده است.نویسینده در این کتاب با توسل به ابزارها و روشهای تحلیل در حوزههای جامعهشناسی زبان، کاربرد شناسی زبان، تحلیل گفتمان، و نیز روشهای تحلیل و توصیف در مردم شناسی، زبان فارسی را آنگونه که در تعاملهای ایرانیان به کار برده میشود،توصیف میکند.
درباره مولف
ویلیام بیمن (William O. Beeman) نویسنده، بازیگر، خواننده، پژوهشگر خاور میانه و استاد انسانشناسی در دانشگاه مینهسوتا آمریکا است. وی سالها استاد مردم شناسی، تئاتر ، گفتار و رقص؛ و مطالعات آسیای شرقی در دانشگاه براون بود. وی در منهتن، کانزاس متولد شد. بیمن به عنوان یک انسان شناس زبانی در دانشگاه وسلیان آموزش دید و در سال ۱۹۷۶ دکترای خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرد.نظرات ایشان درمورد ایران به دلیل اینکه با خوانش حکومتی جمهوری اسلامی ایران شبیه است، بسیار مورد استقبال قرار گرفته است. از آثار ویلیام بیمن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- Language, Status and Power in Iran
- The Third Line: The Opera Performer as Interpreter
- The “Great Satan” vs. the “Mad Mullahs”: How the United States and Iran Demonize Each Other
- Iranian Performance Traditions
که از ایشان در ایران کتاب Language, Status and Power in Iran (زبان، منزلت و قدرت در ایران) و کتاب Iranian Performance Traditions(سنتهای اجرایی در ایران) ترجمه شده است.
درباره مترجم
دکتر رضا مقدمکیا استاد زبان شناسی و دانشیار دانشگاه تهران میباشد. ایشان دارای دکترای زبانشناسی همگانی در سال۱۳۸۱ از دانشگاه اصفهان هستند.بعضی از اثار ترجمه وی به شرح زیر میباشد:
- رضا مقدم کیا. "زبان، منزلت و قدرت در ایران."
- رضا مقدم کیا. "زبان، منزلت و قدرت در ایران (تجدید نظر)."
- رضا مقدم کیا. "انسانشناسی زبانشناختی.".
- رضا مقدم کیا. "زبان زنده: درآمدی بر انسانشناسی زبانشناختی."
مقدمه
بسیاری از مطالعات زبانی حاصل تحقیقات میدانی فردی یا گروهی محققان در جوامع زبانی گوناگون است. کتاب زبان، منزلت و قدرت در ایران نوشته ویلیام بیمَن نیز ازجمله پژوهشهای میدانی است که برمبنای زبان و در واقع زبان فارسی انجام شده است. گسترش دامنه مطالعاتی نویسنده کتاب تا جایی است که مسائل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، مردم شناسی و بخشهای مختلف دیگری از زندگی ایرانیان را بررسی کرده است.
این کتاب اما به ما نشان میدهد که ساختار، محتوا، دستور زبان و حتی واژگان در یک زبان نه تنها بر شکلگیری الگوهای رفتاری و گفتاری بلکه بر شکلگیری ساختارها و فرایندها و روندهای اجتماعی نیز اثر میگذارد و بنابراین سرنخهایی را به ما میدهد تا در مورد زبان و توسعه با دقت بیشتری اندیشه کنیم. هیچ جامعهای نمیتواند بدون داشتن «مهارت گفتوگو» فرایند توسعه ملی را آغاز کند و مهارت گفتوگو البته هم نیازمند تواناییهای ذهنی – روانی و هم نیازمند ابزارهای زبانی لازم در یک جامعه است و به نظر میرسد ابزارهای موجود در زبان فارسی (واژگان، لایههای معنایی، قواعد دستوری و ساختارهای بیانی) بیشتر به سوی تولید بیانهایی آکنده از پوشیدگی و پیچیدگی تمایل دارد، در حالی که «گفتوگو» (به مفهوم دیالوگ = همشنفتی) نیازمند بیانی شفاف، سرراست و فاقد پیچیدگیهایی از نوع استعاره، کنایه، تلمیح و مجاز است. گفتوگو مستلزم فهم دقیق و روشن از معنایی است که توسط طرفین مراد میشود و زبان فارسی به علت چندلایگی و پیچیدگی، اجازه میدهد تا از هر واژه، عبارت یا جمله، معانی متعددی برداشت شود و بنابراین اجازه نمیدهد تا یک گفتوگوی بیمسئله بین طرفین جریان یابد.
بنابراین در حالی که زبان فارسی زبانی پر از پیچیدگی و پوشیدگی و البته قدرتمند برای خطابه و لطیفه و کنایه و بیانهای شاعرانه است، این پرسش جدی پدیدار میشود که آیا زبانی با چنین ویژگیهایی میتواند به تولید «مهارت گفتوگو» در جامعه یاری رساند؟ و اگر پاسخ منفی است آیا در چنین شرایطی اصولاً توقع شکلگیری فرایندهای نرم (ذهنی و رفتاری) توسعه در جامعه ایرانی، توقعی بهجاست؟
در یک کلام، توسعه برآیندی از تحولات مادی، اقتصادی و فناورانه (مدرنیزاسیون) از یک سو، و تحولات فرهنگی، اجتماعی و فکری (مدرنیته) از سوی دیگر است؛ و این کتاب نشان میدهد که چگونه اندیشه، رفتارهای اجتماعی و فرهنگ جامعه ما در سیطره زبان فارسی است.
نویسنده در این کتاب برای تبیین تعامل ایرانیان به الگویی دست یافته است که ضمن توجه به شاخصهای اجتماعی بر خلاقیتها و عاملیتهای فردی در کنشهای تعاملی متمرکز است. به عبارتی دیگر، بیمن خود را پیرو نظریهای میداند که به «معنی» اعتباری پیشینی در تعاملات اجتماعی نمیدهد بلکه در چارچوب نظریه «کنش-گفتار» به بیان این نکته میپردازد که معنی بیش از هرچیز در بافت تعامل میان افراد ساخته میشود. کتاب حاضر که حاصل تحقیقی میدانی است نشان میدهد که ایرانیان بهطور خاص از چه تمهیدات و راهبردهای زبان برای تمشیت مراودات و تعاملات روزمره استفاده میکنند و زبان فارسی چه ابزارها و امکاناتی دارد که تحقق کنشهای ارتباطی مورد نظر گویندگان را تسهیل میکند.
نویسنده کار میدانی اصلی برای این تحقیق را در روستای بزرگی در حدودا سی کیلومتری شهر شیراز به نام گواکی به انجام رسانده است .
مروری بر محتوای کتاب
این کتاب ۳۷۷صفحه ای مشتمل بر دو پیش گفتار و نه بخش اصلی و هر بخش اصلی شامل چندین بخش کوچکتر میباشد.
پیش گفتار مترجم
مترجم در پیش گفتار دلیل ترجمه کتاب را دو دلیل ذکر کرده است. اول اینکه این کتاب حاصل یک تحقیق میدانی است. دوم انکه در این کتاب نویسنده برخی ویژگیهای بنیادی فرهنگ ایرانیان را که در تمشیت تعاملات روزمره، به ویژه در عرصه تبادلات زبانی کارکرد موثری دارند مورد بررسی قرار داده و این به ما امکان میدهد که خود را از منظر یک ناظر و تحلیلگر خارجی ببینیم.
مترجم در این کتاب مقالهای از نویسنده به نام عاطفه و صمیمیت در گفتمان زبان فارسی را نیز به این کتاب افزوده است.
پیش گفتار مؤلف
تحقیق حاضر برخاسته از یک رشته باورهای فکری راسخی است که سالهای متمادی درباره ماهیت بیان در زبان و رابطه اش با نظریه عمومی معناشناسی داشتهام و نیز یک رشته مسائل مربوط به قوم نگاری ارتباط در ایران که مدتها نیازمند تحقیق و توجه بوده است.
عقیده من این است که اگر یک تحقیق زبانشناسی بخواهد اطلاعات مهم و جالب توجهی درباره معنی در فرهنگ عرضه کند، باید بر کارکرد خلاقیت و فن بیان در کاربرد زبان تاکید بگذارد. اگر بنا بر این بوده باشد که از این عقیده، یک فرضیه محوری برای تحقیق حاضر شکل بگیرد آن فرضیه این است که معنی، یک فرایند اجتماعی خلاق و توافقی است نه این که خاصیتی از کلمات، رویدادهای اجتماعی یا دیگر پدیدههای فرهنگی سازمان یافته باشد.
از مجموعه دادهها و مطالبی که در جریان این تحقیق و آشناییهای قبلی و مداوم خود با جامعه ایرانی گرداوری کردم، یک رشته اصول کلی ارتباطی را برای ایرانیان صورت بندی کردم. بعد از تعریف و توصیف این صورتبندیها میکوشم نشان دهم این اصول چگونه در قالب کاربرد گونههای سبکی در گفتوگوهای ایرانیان تحقق پیدا میکنند.
سرانجام من راهها و روشهایی را که زبان میتواند به مثابه یک ابزار راهبردی و موثر در تعامل اجتماعی به کار برده شود مورد تحقیق و تفحص قرار میدهم.
۱-ساختار تعامل زبانی ایرانیان
در این فصل نویسنده با توضیحی درباره معنی و معنیشناسی به معناشناسی تعامل ایرانیان میپردازد. در این فصل از اهمیت زبان و چگونگی کاربرد زبان در زندگی روزمره سخن گفته شده است.این فصل شامل بخشهای مانند معنی در زبان شناسی و مردم شناسی، که حاوی مطالبی در مورد معناشناسی و کاربردشناسی زبان و ارتباطشان با یکدیگر میباشد و در نظر گرفتن ملاحظات فرهنگی در تحلیل زبان امری ضروری در نظر گرفته شده است.
بخش بعدی عبارتهای اشاری و تعبییر معنی را توضیح داده است، بدین صورت که عبارتهای اشاری اصطلاحی است که در سالهای اخیر به عناصری از زبان اطلاق میشود که رابطه میان گفتهها و موقعیت اجتماعی، زمانی و مادی کنش-گفتار را نشان میدهند. عبارتهای اشاری طیف گسترده ای از عناصر را در برمیگیرد که تعبیر آنها وابسته به موقعیتی است که در آن شخص پاره گفتار خاصی را تولید میکند.
بخش سوم تفسیر تناسب و کارایی میباشد، نظریه ارتباط که زیربنای تحقیق حاضر را تشکیل میدهد معتقد است آحاد یک جامعه از مجموعه مشترکی از اصول و قواعد تعامل برخوردارند که در مواجهات رودررو برای بیان نظرات خود به کار میگیرند. این قواعد را میتوان ذیل دو مقوله تجویزی یا هنجارگذار و عدولهای راهبردی دسته بندی کرد. در این چرچوب کلیه موازین تناسب را میتوان معیارهای محاسبه نامید. بخش چهارم الگوهای بنیادی ایرانیان را برای زبان فارسی بیان داشته و فارسی را زبانی با ساخت دستوری ساده و مجموعه ای غنی از متغییرهای سبکی که بیان احساس و نظر گوینده را تسهیل میکند.
در بخش پنجم سبک در ارتباط فرهنگی را اینگونه معنی کرده است: جهت گیری درونی در برابربیرونی و افتراق یافتگی منزلت اجتماعی برای گویندگان زبان فارسی اهمیت ارتباطی دارد. افراد درگیر در یک تعامل اجتماعی باید با استفاده از یک رشته علائم زبانی یکدیگررا از ارزیابی خود از رابطه ای که با هم دارند آگاه کنند و توجه به دو جهت گیری فوق به تعیین و تنظیم علائم ارسالی کمک میکند.
در بخشهای بعدی معناشناسی تعامل ایرانیان و جادوی زبان توضیح داده شده است.
۲- سازماندهی پیام
فصل دوم به اجزای گفتار و بی اعتمادی و ناامنی در زندگی ایرانیان میپردازد و یکی از مضامینی که کرارا در پژوهشهای مربوط به ایران مطرح شده است ناامنی و بی اعتمادی در زندگی اجتماع ایرانیان است. یکی از خصایل ایرانیان که ذکر آن بسیار رفته زیرکی یا زرنگی است و نمونه تمام عیار آن در جامعه حاجی بابا اصفهانی اثر موریه است و اظهارنظر رایج دیگر درباره جامعه ایران فقدان اعتماد در روابط انسانی است.
توانایی سازماندهی ماهرانه پیامها و کاربست زرنگی در ارتباط، مستلزم مهارت در ادراک و شناسایی عوامل مهم و موثر در روند تعامل و نیز کاربرد موثر قابلیتهای زبانی در رمزگان ارتباط است.
۳- سازماندهی عوامل تعاملی مردم
در این فصل به تعامل میان فردی و ابعاد و ویژگیهای آن پرداخته است. در ادامه روابط برابری همچون دوره و پارتی بازی و نابرابری و ادراک، توجه و منزلت در تعامل میان فردی، ابعاد و ویژگیهای مبادله در تعامل ایرانیان مانند تامین کالا و چیزهای مادی برای دیگران مورد بررسی قرار گرفته است.
در اینجا نویسنده به بررسی ان دسته از اصول ارتباطی میپردازد که بر رابطه متقابل میان افراد درگیر در موقعیت ارتباطی و صورت پیام تاثیر میگذارند. نویسنده رویکرد خود در برابر روابط انسانی را رویکرد منزلت میداند و به همین دلیل درباره برخی مسائل بنیادی معرفت شناختی برای درک تحلیلی بهتر توضیحاتی را مکتوب میکند.
۴-علامتگذاری عوامل: رویدادها
در این فصل مسئله بافت و ابعاد بافت سازی در تعامل ایرانیان را بررسی میکند و مواردی از تعامل ایرانیان را برای نمونه نشان میدهد. در این فصل نویسنده اول بافت را از دیدگاه چند اندیشمند دیگر مانند هایمز، هالیدی و گافمن مطرح کرده است و در ادامه ابعاد بافت سازی در تعامل ایرانیان را با ذکر چندین مثال به رشته تحریر درآورده است. نویسنده الگوی اجتماعی بنیادی در تعامل ایرانیان را مشتمل بر تطابق میان سه ویژگی میداند: ۱- عرصه کنترل کننده کنش – باطن/ اندرون در مقابل ظاهر/ بیرون، ۲- اخلاق اجتماعی کنترل کننده - گروه در برابر شبکه و ۳- اخلاق فردی کنترل کننده.
به طور کلی در موقعیتهای ارتباطی متعارف انتطار میرود که این سه ویژگی با هم هماهنگی و سازگاری داشته و با هم تغییر کنند.
۵- واج شناسی اجتماعی زبان فارسی
فصل پنجم با عنوان «واج شناسی اجتماعی زبان فارسی» نظام صوتی گونه معیار زبان فارسی را شرح میدهد و تغییرات صوتی در بافت اجتماعی را با ذکر نمونههایی بررسی میکند.
فرض وجود نظام صوتی یک دست برای لهجه یکدست از فارسی معیار یک فرض بیاساس است زیرا گوینده هیچ زبانی تولید صداهای زبانی خود را در همه موقعیتهای گفتاری به مجموعه ثابت و یکسانی از صداها محدود نمیسازد اما شیوه مرسوم در زبان شناسی این بوده است که برای سهولت تحلیل، وجود چنین نظامهایی را مفروض بداند زیرا تنوعات صوتی در گفتار تا همین اواخر در توصیف زبان کمتر مطمح نظر قرار گرفته است.
۶- واژه شناسی اجتماعی زبان فارسی
نویسنده در این فصل تنوعات و تغییرات ساختواژی را توصیف میکند و در ادامه به بحث تعارف و خطاب و زبان صمیمیت و زبان زرنگی میپردازد. تغییرات سبکی در نظام ساخت واژهای زبان فارسی در دو حوزه نظام فعلی و نظام ضمائر روی میدهد.در این قسمت دادههایی از واژگان زبان فارسی را مورد بررسی قرار میگیرد که در ساخت جمله با دیگر اقلام واژگانی قابل جایگزینیاند. در ادامه این بخش اجزاء فعل در زبان فارسی، نظام ضمائر، مقتضیات سبکی در نظام ساخت واژی، زبان تعارف و زبان صمیمیت مورد بحث قرار میگیرد.
۷-نحو شناسی اجتماعی تعامل ایرانیان
در این فصل نویسنده کاربرد هدفمند تغییرات و تنوعات سبکی و ترکیببندی شکل کلی پیام را بررسی میکند. در اینجا دو حوزه گسترده در جریان توصیف نحوشناسی اجتماعی ارتباط ایرانیان که حوزه اول کارکردهای عملیاتی دستاندر کار در ایجاد ساختارهای مکالمهای و حوزه دوم در نحوشناسی اجتماعی ارتباط و ترکیببندی شکل پیام است مورد بحث قرار میگیرد.
۸-نتیجه گیری: زیباشناسی تعامل ایرانیان
در این فصل به زیباییشناسی در تعامل ایرانیان پرداخته میشود و تاکید میشود که اصول زیبا شناختی سخن گفتن مبنایی برای خلق میان ذهنی معنای قابل درک از جانب طرفهای درگیر در تعامل به وجود میاورد.
میتوان گفت فارسی زبانی است که ساختهای تغییر پذیر ان رساندن منظور گوینده را به عنوان یک ایرانی تسهیل میکند. این امر شاید مبنای اصلی زیباشناسی گفتار ایرانی باشد. در این مبحث موضوعاتی همچون مهارتهای گویندگان زبان، زبانشناسی شوخی ایرانیان،زبانشناسی فن بیان انقلابی و زبان جادو مورد بحث قرار میگیرد.
۹-عاطفه و صمیمیت در گفتمان زبان فارسی
فصل اخر مقاله ای است که مترجم از چاپ دوم از نویسنده ترجمه کرده و به کتاب اضافه کرده است. در این مقاله به بررسی چگونگی بیان احساس در ارتباط زبانی-کنشی رودررو در ایران میپردازد. در این نوشته نشان داده میشود که تحقق این نوع ارتباط زبانی متضمن آن است که گوینده با انتقال احساس درونیاش بر مخاطب تاثیر بگذارد. انتقال احساسی فرایندی دو مرحله ای است که طی آن گوینده ابتدا علامت میدهد که پیامش حاوی احساس است و سپس نشان میدهد که ماهیت آن احساس چیست.
ملاحظات انتقادی در باب نسخه فارسی کتاب
کتاب مورد بررسی قرار گرفته حاوی تعبیرات، تفسیرها، و نظریه پردازیهایی راجع به جامعه ایران است که هر چند متکی بر اصول علمیو در چارچوب خاصی است، از انجا که بر اساس جامعه زبانی کوچکی انجام شده خالی از ایراد نیست و در بعضی موارد کاملا اشتباه است. انتقاد مهمی که بر کتاب بیمن وارد است تعمیم ان به کل ایران است.
بیمن روستای گواکی را انتخاب کرده و دلیل آن را هیچ وقت ذکر نمیکند. روی جلد نام نویسنده کتاب ویلیام بیمن، قید شده که بهتر بود به تبعیت از کتاب اصلی ویلیاماٌ .بیمن بیاید. حروف نگاری،صفحه آرایی و صحافی کتاب خوب است و تنها صورت نادرست حروف چینی چپ چین پشت کتاب است. قواعد عمومی نگارش رعایت شده و اشتباهات نگارشی بسیار کم است.
از آنجا که کتاب حاضر به مسائل فرهنگی، اجتماعی، زبانی و مباحث مردم شناختی ایران از دیدگاه یک غیرایرانی میپردازد احتمال نادرست بود و درک نابجا از جامعه ایرانی میرود. به همین سبب بهتر بود مترجم بخشی را به عنوان یادداشت مترجم به کتاب میافزود تا بدین روش نکات مبهم را به خواننده گوشزد کند.
اما در بحث ترجمه، کتاب به لحاظ محتوا ترجمه ای روان دارد و بعید است خواننده متوجه معنای جملات نشود تنها گاهی جملات بسیار طولانی شده اند و از نظر ساختارنحوی جملات و ترتیب واژگانی مترجم موفق بوده است.
اگر بخواهیم بر اساس عنوان کتاب ارزش و نوع مباحث ارائه شده را تقسیم بندی کنیم خواهیم دید که در بخشهای مربوط به نحو زبان، واج شناسی زبان، واژه شناسی زبان، و نحوشناسی اجتماعی تحلیلی بسیار دقیق ارائه شده است.
تعمیم یافتههای کتاب بیمن به کل جامعه ایران چنانچه اشاره شد کار بسیار نادرستی است حال چگونه میتوان یافتههای یک جامعه کوچک روستایی را برای کشوری که دارای گویشها و فرهنگهای متفاوتی است در نظر گرفت. این کتاب به لحاظ میدانی بودن تحقیق به منزله نمونه ای صحیح از روش تحقیق در رشتههای زبان شناسی، مردم شناسی، جامعه شناسی و روان شناسی در همه مقاطع دانشگاهی قابل استفاده است.
در کل مطالعه این کتاب میتواند نمونه ای روش میدانی علمی در زمینه گویش شناسی به جامعه علمی کشور به ویژه علاقه مندان مطالعات زبانی معرفی شود.