درباره مولفان:
مارک اوژه (Marc Augé) زاده ۱۹۳3 انسانشناس و نویسنده فرانسوی است. او سالیان متمادی سمت مدیر پژوهشی را در مدرسه عالی مطالعات اجتماعی (EHESS) پاریس بر عهده داشته و به مدت ده سال بین سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۹۵، پس از فردینان برودل، ژاک لوژوف و فرانسوا فوره رئیس این مدرسه بودهاست. از او چند کتاب به فارسی ترجمه شده است:
- در ستایش دوچرخه. ترجمه حسین میرزایی. نشر تیسا
- انسانشناسی. ترجمه ناصر فکوهی. نشر نی
- یک مردمشناس در مترو. ترجمه سپیده پارساپژوه. انتشارات علمی و فرهنگی
- نامکانها (درآمدی بر انسان شناسی سوپر مدرنیته). ترجمه منوچهر فرهومند. نشر دفتر پژوهشهای فرهنگی
ژان پل کولن (Jean-Paul Colleyn) زاده 1949 انسانشناس و مستندساز بلژیکی است که آثار متعددی در حوزه فرهنگی اروپا و آفریقا دارد. او همکاری گستردهای با مارک اوژه دارد.
درباره مترجم:
دکتر ناصر فکوهی استاد انسانشناسی در دانشگاه تهران است. او مدیر وبگاه انسانشناسی و فرهنگ و عضو انجمن بینالمللی جامعهشناسی و ایرانشناسیاست. او دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد جامعهشناسی و نیز دکترای انسانشناسی از دانشگاه پاریس است. تالیفها و ترجمههای متعددی از وی منتشر شده است. از مهمترین تألیفات وی میتوان به کتابهای تاریخ اندیشه و نظریههای انسانشناسی، انسانشناسی شهری و پارههای انسانشناسی اشاره کرد.
درباره کتاب
کتاب حاضر در سال 1388 از سوی سازمان نشر نی در قطع رقعی به چاپ رسیده است. این اثر مشتمل بر پیشگفتار مترجم، مقدمه، شش فصل، نتیجه گیری و کتابشناسی است. فصول کتاب عبارتند از:
فصل اول: درک جهان معاصر
- ابهام واژگان 2. مسایل انسانشناسی 3. جهان معاصر
فصل دوم: موضوع های انسانشناسی
- از مردم نگاری اضطراری تا انسانشناسی عمومی 2.تنوع یافتن حوزهها 3. ساخت موضوع ها: 1. خویشاوندی 2. اقتصاد، محیط، محیطشناسی 3. انسانشناسی امر سیاسی 4. انسان شناسی دینی 5. انسانشناسی نمایش 6. فیلم اتنوگرافیک و انسانشناسی تصویری 7. انسانشناسی کاربردی 8. مردمنگاریها و انسانشناسی علوم 4. میدان و خارج از میدان انسان شناسی.
فصل سوم: زمین تحقیق
فصل چهارم: خوانش
فصل پنجم: نوشتار
فصل ششم: پشت سرگذاشتن بدیل های انحرافی
کتاب انسانشناسی نوشته مارک اوژه و ژان پل کولن نخستین بار در سال 2004 به چاپ رسید. این کتاب، همانگونه مترجم محترم در مقدمه خود بر این کتاب توضیح میدهد، نخستین کتابی نیست که با این موضوع و عنوان به فارسی ترجمه شده است. کتابهای متعددی در این زمینه از جمله از همین مترجم به فارسی به چاپ رسیده است. مترجم در مقدمه مخاطبان این کتاب را کسانی برآورد میکند که احتمالا برای نخستین آشنایی یا یکی از نخستین آشناییهایشان با علم انسانشناسی به سراغ این کتاب آمدهاند. مترجم انسانشناسی را در ایران و در جهان، بیش از هر علمی، در مرکز توجه میداند و معتقد است این رشته در عین حال و به شکلی متناقض باز هم بیش از هر علمی مورد تهدید است. شاید علت آن پرداختن همهجانبه و حتی غیرتخصصی با این حوزه باشد.
مترجم درباره دلیل انتخاب چنین کتابی برای ترجمه و انتشار، ضمن اشاره به این نکته که تاکنون چندین کتاب در این زمینه، من جمله از همین مترجم، به فارسی ترجمه و منتشر شده است به چند نکته اشاره میکند. نکته نخست اینکه تعداد کتابهای منتشر شده در حوزة انسانشناسی در مراکز اصلی این رشته، یعنی کشورهای امریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان، امروز بسیار زیاد است و در میان آن ها کتابهای «درآمد» بخش قابل ملاحظهای را اشغال میکنند، زیرا انسانشناسی به مثابه درسی ضروری برای تمام رشته های دانشگاهی به تدریج به آنها راه یافته است. پس اساساً تالیف و ترجمه درآمدها امری رایج و بلکه ضروری در توسعه این علم است. نکته دوم اینکه هر اندازه «درآمد» های بیش تری بر یک علم وجود داشته باشد، امکان مقایسهی بیشتر و درک بهتری از آن علم فراهم میآید. پس وجود کتابهای مشابه فایده ترجمه کتابهای دیگر را از بین نمیبرد. نکته دیگر این است که سطح این کتاب با کتب دیگر قدری متفاوت است. درحالیکه چند کتاب دیگر ترجمه شده محتوایی تخصصی و نسبتاً پیچیده دارند و بیشتر به کار محققان انسانشناسی میخورند این کتاب زبان ساده دارد و مخاطب اصلی آن عوام هستند.
نویسندگان در مقدمه کتاب مروری بر علم انسانشناسی دارند. از نظر آنها انسانشناسی به مطالعه در مورد انسان به طور عام اطلاق میشود. انسانشناسی به انسانشناسی (فیزیکی یا طبیعی) و انسانشناسی فرهنگی-اجتماعی، تقسیم میشود. نویسندگان در مقدمه کتاب تاکید میکنند که در این کتاب هدفشان پرداختن به بعد فرهنگی- اجتماعی است که به مسائلی همچون تحول زبان ها، سازمانهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و دینی انسانها در طول زمان مربوط می شود. آنها توضیح میدهند که به دلیل گستردگی این بخش امکان پرداختن به همه مسائل وجود ندارد. به بیان نویسندگان هدف آنان آن است که نشان دهند مجموعهی روشها، مشاهدات و تحلیلهای انسانشناسی میتوانند به ما برای توضیحدادن پیچیدگی جهان معاصر کمک کنند. این کتاب بنا دارد کاربردپذیری را در اولویت قرار دهد؛ به این معنا که با قرار دادن ابزارهایی در دست خوانندگان آنان را قادر سازند تنوع جهان کنونی را درک کنند. از نظر آنان گستردگی متون در این حوزه و نیز مشکلات مربوط به فهم واژگان علمی ضرورت نگارش چنین کتابی را نشان میدهد. اینها نشان میدهد این اثر در درجه اول برای مخاطب عام نوشته شده است.
نویسندگان کتاب خود را دایرهالمعارف کوچکی در حوزه انسانشناسی میدانند که سعی میکند بین عمومی بودن و تخصصی بودن تعادل را برقرار کند. به گفته آنان این کتاب نه فرهنگنامهای از مفاهیم است و نه فرهنگنامهای از اشخاص، زیرا چنین کاری از رسالت این کتاب خارج است و در یک اثر کوچک اساساً امکان چنین کاری وجود ندارد.
در فصل اول نویسندگان نخست با نگاهی تطبیقی به رفع ابهام واژگان مردمنگاری، مردمشناسی، انسانشناسی در نامیدن این علم میپردازند. آنان با مرور تاریخی این اصطلاحات سعی میکنند از این علم ابهامزدایی کنند. آنان تاکید میکنند که انسانشناسی به مثابه علم انسان شامل انسانشناسی زیستی (فیزیکی یا جسمانی) و انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی میشود. به گفته نویسندگان انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی واژهای مترادف با مردمشناسی است که هدف از آن مطالعه همه گروههای انسانی با هر نوع مشخصهای است. این شاخه میتواند هر موضوعی را از میان پدیدههای اجتماعی که نیاز به توضیحی از بعد فرهنگی داشته باشد، برای مطالعه خود برگزیند.
در بخش بعدی، نویسندگان به مسائل انسانشناسی میپردازند. در این بخش نویسندگان میکوشند با ارائه نمونههایی واقعی از مسائل موجود در جهان امروز مرزهای مطاعات انسانشناسانه را نشان دهند. این بخش میخواهد نشان دهد مسائل پژوهشی در انسانشناسی چه چیزهایی است چه موضوعاتی به حوزه مطالعاتی انسانشناسان تعلق دارد.
بخش سوم فصل اول کتاب جهان معاصر نام دارد. به گفته نویسندگان، معاصربودن یعنی زندگیکردن در یک دوران واحد و شریکبودن در گروهی از مولفههای مشترک. نویسندگان با نقد گرایش مردمشناسان گذشته که فکر میکردند با سفر به مکانهای دورافتاده میتوانند در زمان نیز سفر کنند، امکان جدایی جوامع امروزی از تغییرات جهان معاصر را کم میدانند. به باور آنان انسانشناسی چندگانگی فرهنگی را میپذیرد اما در عین حال میداند که در جوامع مختلف هم اشتراکات فرهنگی وجود دارد و هم افتراقات فرهنگی. آنان در ادامه میکوشند کار انسانشناس را توضیح دهند. از نظر آنان انسانشناس موضوع مطالعه خود را میسازد، یک سوژه انتخاب میکند که به اشکالی از زندگی جمعی تعلق داشته باشد، به زمین تحقیق میرود تا پژوهش مردمنگارانه خود را به انجام رساند. یک انسانشناس همچنین باید ادبیات مربوط به موضوع را بخواند. اگر او شروع به تحقیقی کند، لااقل لازم است بداند که از لحاظ تاریخی پرسمانها و مفاهیم مربوط به این تحقیق چگونه تعریف شدهاند. نویسندگان بر اساس مراحل کار انسانشناسان فصول بعدی کتاب را تعیین میکنند که عبارتند از: موضوع، زمین تحقیق، قرائت و نوشتار. بنابراین، نویسندگان در هریک از فصلهای بعدی کتاب به یکی از مراحل تحقیق انسانشناختی میپردازد.
ارزیابی کتاب
کتاب انسانشناسی اثر مارک اوژه و ژان پل کولن کتابی است کم حجم که بهرغم کوتاهیاش بسیار مفید است. خواننده این اثر میتواند در صفحاتی محدود و در زمانی نسبتاً کوتاه به شناخت علم مورد نظر در سطح «درآمد» دست یابد. در اینجا ذکر این نکته مهم است که به قول مترجم محترم، کوتاه بودن این اثر به هیچ وجه سبب ضربه خوردن به جامع و کامل بودن آن نمیشود. یکی دیگر از امتیازهای این کتاب زبان ساده آن است. مولفان کتاب در سایر کتابهای خود چنین زبان سادهای ندارند اما در این کتاب کتاب تلاش کرده اند زبانی ساده به کار بگیرند. این سادگی خوشبختانه به معنای پایین آمدن سطح علمی آن نشده است. امتیاز دیگری که مترجم محترم در مقدمه خود بر کتاب به آن اشاره کرده است پرداختن آن به آخرین مباحث روش شناختی و نظری درون خود انسانشناسی است. از دیگر امتیازات این کتاب این است که علی رغم حجم نسبتا کم آن از گستردگی موضوعی برخوردار است.
این کتاب از ترجمه روان و خوشخوان و در عین حال دقیق و فنیای برخوردار است، به نحوی که خواننده از خواندن کتاب به مشقت نخواهد افتاد. با این حال، به نظر میرسد مترجم محترم در ترجمه اثر برخی اصطلاحات را با دو معادل مختلف به کار برده است. برای مثال در صفحه 33 از واژه «قرائت» و در صفحه 103 برخی صفحات دیگر از واژه «خوانش» دقیقاً به یک معنا و ظاهراً در برابر واژهای واحد استفاده کرده است. البته در صورتی که معادل لاتین این کلمات در پاورقی آورده میشد مفیدتر بود.
در خصوص چاپ کتاب، باید به چند نکته اشاره کرد. نخست اینکه کتاب از ویراستاری خوبی برخوردار است و در این زمینه نیز -همچون ترجمه- امتیاز بالایی میگیرد. این کتاب از واژهنامه و نمایه برخوردار نیست. در صورتی که در چاپهای بعدی نمایه و واژهنامه به انتهای کتاب اضافه شود خوانندگان بهره بیشتری خواهند برد.