جایگاه اخلاق در علم انسانشناسی کجاست؟ علم انسانشناسی امروزه در ایران چگونه به پیاده کردن اخلاق در میدان تحقیق توجه میکند؟ در دنیا کسب رضایت از اطلاع رسانان در میدان تحقیق یکی از بندهای الزامی در اخلاق انسانشناسی میباشد و گاهی آن باعث میشود تا روند تحقیق به مشکلاتی اعم از عدم مشارکت اطلاع رسانان در پژوهش منجر شود این مانع در زمینههای اجتماعی خاصی که مشارکت گریزی عمدتا نسبت به مشارکت کردن رواج دارد بیشتر اتفاق میافتد. توجه به انواع زمینههای اجتماعی میتواند محقق را در ارائه اطمینان از اخلاقی بودن خود و اهداف پژوهشش یاری کند. این مهم هم در تربیت دانشجویان و هم در میدان توسط انسان شناس نیاز است مورد توجه قرار گیرد. یکی از بندهای مهم ارائه گزارشی مبنی بر موضع، جایگاه حقیقی و حقوقی محقق در ارتباط با میدان و موضوع پژوهش است که میتواند در این خصوص موثر واقع شود.
طرح مسئله
آیا اخلاق در انسان شناسی ایران به یک بحث محوری تبدیل شده است؟ در حال حاضر که انسانشناسی "خود" به جای انسانشناسی "دیگری" نشسته است اخلاق چگونه در مطالعات انسانشناسی بازنما میشود؟ نگاه ابزاری جایگزین نگاه وجودی در علم (فاضلی، 1394)، تبدیل حرفه به حیلت (فراستخواه،1394)، تبدیل حرفه به قمار (وبر، ..) به مفاهیم و قضاوتهایی رایج در مورد علم به طور عام و علوم اجتماعی-انسانی رایج به طول خاص تبدیل شده است.
اخلاق از همانابتدا هر دانشجوی تازهوارد به میدان انسان شناسی را تحت تأثیر قرار میدهد. در جلسات نقد روش تحقیق کیفی در دپارتمان انسانشناسی دانشکدة علوم اجتماعی در سال 1394 هنگام بازخوانی یکی از متون انگلیسی در روش با موضوع لزوم رضایتنامه از اطلاعرسانهای میدان تحقیق موارد چالش برانگیزی مطرح شد. در آن نشست از یکی از اساتید روش در خصوص اینکه اطلاع رسان معمولا در ابتدای مصاحبه از امضاء سرباز میزند صحبتی شد و سوالی مبنی بر اینکه در این مواقع چگونه کسب رضایت همراه با امضاء اطلاع رسان انجام میشود پرسیده شد انسانشناس که اتفاقا صاحب کرسی دانشگاهی در درس روش نیز بود پاسخ داد وقتی مصاحبه به اتمام رسید برگه رضایت را جهت امضاء به اطلاع رسان ارائه میدهیم.
کمی بعدتر در فیلمی با عنوان اکسدوس که موضوعش بازگشت مهاجران افغانستانی به کشورشان بود مواجه شدم. کارگردان بدون اینکه مرحله ضبط فیلم در راستای تولید فیلم مستند را به افرادی که در فیلمش حضور پیدا کردند اطلاع دهد فیلمبرداری و در نهایت فیلم را تهیه و در جشنواره بینالمللی سینما حقیقت (1397) در تهران به نمایش گذاشت. پخش این فیلم با اعتراضات بسیاری از سوی اهالی مستند و البته بسیار جدی از سوی جامعه افغان مواجه شد. تصویر مصاحبه شوندگان در فیلم به صورت مضحک, رقت انگیز نشان داده میشد.
همزمان با پخش این فیلم و اعتراضات با آن، در یک طرح پژوهشی روی پناهندگان و مهاجران ایرانی-افغانی- پاکستانی مجارستان مشارکت کردم سوالات عمدتا در مورد تجربه مهاجرت از ابتدا تا امروز آنها بود و اینکه روند ادغام آنها چگونه در کشور مقصد اتفاق افتاده است در آن یک رضایتنامه به زبان انگلیسی برای امضاء توسط مصاحبه شوندگان طراحی شده بود و هر مصاحبهکنندهای میبایست همراه فایلهای صوتی پیاده شده آن رارضایتنامه را نیز تحویل مدیر پروژه میداد. این در حالی بود که مصاحبهشوندگان عمدتا حتی یک کلمه انگلیسی نمیدانستند و اینکه بین مصاحبه شونده و مصاحبهکننده هیچ ارتباط و آشنایی قبلی وجود نداشت. پروژه به شکست انجامید و مصاحبهشوندگان از مشارکت در پروژه خودداری میکردند. علاوه بر مواجهه با این مشکلات توجیه دیگری که این فیلمساز و گاهی انسانشناسانی با این تفکر ارائه میدهند این است که جوهر ناب تفکر و عمل در میدان با کسب رضایتنمامه در میدان از بین میرود و شیوه تصنعی تفکر و عمل جایگزین آن میشود و رسالت علم نشان دادن آن جوهر ناب است نه چیزی تصنعی و ساختگی و مجعول!
مانایی بین این دو طیف حفظ جوهر میدان و کسب رضایتنامه به قیمت قربانی شدن این جوهر، این سوال را برای من مطرح کرد که به واقع در میدان مطالعاتی انسانشناسی نوپای ایران امروز، چقدر ما با لزوم کسب رضایتنامه[1] امضاء شده در تحقیق مواجه هستیم؟ به دنبال یافتن پاسخی به این سؤال، نگاه انسانشناسان ایرانی به این موضوع و تحقق آن در میدان تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. با مرور ادبیات تولید شده در این زمینه، این سؤال من را به حوزة بزرگتری در انسانشناسی ایران کشاند و آن اخلاق در انسانشناسی ایرانی بود. رضایتآگاهانه یکی از اصول اخلاق انسانشناسی است و لزوم طرح آن در یک میدان، در واقع ظهور یکی از اصول این اخلاق است.
بیتوجهی به رضایتآگاهانه در آثار انسانشناسان ایرانی (علی الخصوص در کتب تألیفی روش تحقیق در انسانشناسی)، این سؤال کلیتر را برای من به وجود آورد که آیا اخلاق انسانشناسی مورد توجه محققان این حوزه است؟ نمودهای عملی توجه به اخلاق در انسانشناسی کدامند؟ بهترین شیوه برای پاسخ به این سؤال توجه به آثار تولید شده در زمینة انسانشناسی بود و البته توجه به آن دسته از آثاری که مدعی آموزش روش انسانشناسی به نوآموزان و البته به دانش جویان سایر علوم هستند بود. در قسمت روش بیشتر در این باره توضیح خواهم داد.
برای این مهم ابتدا ضرورت دارد تا در مورد انسانشناسی ایران و فاصلة آن با سایر رشتهها منجلمه رشتة پزشکی و همچنین با انسانشناسی در سایر نقاط دنیا مقایسهای صورت گیرد. برای شناخت وضعیت خودمان فاصلهامان از دیگران معیار و سنجة مناسبی است. با این وضعیت میتوانیم نقاط ضعف و قوت خود را بهتر ببینیم.
تعریف اخلاق پژوهشهای کیفی
در تعاریف موجود از مفهوم اخلاق پژوهش در مطالعات کیفی بهترین تعریف که با هدف تحقیق حاضر نیز همخوانی دارد تعریف ذیل میباشد. یکی از ویژگیها و مزیت این تعریف نسبت به سایر تعاریف، توجه خاص به شرکتکننده در میدان تحقیق است، که در انسان شناسی از آن با عنوان اطلاع رسان یا مشارکتکننده یاد میشود. در تعاریف دیگر توجه به حقوق همکاران تحقیق، رعایت موارد اخلاقی در ارجاع مطلبی یه نویسندة آن و ... مدنظر قرار گرفته است.
ویژگیهای اختصاصی اخلاق در پژوهشهای کیفی با سه ویژگی ارتباط محقق و شرکتکنندگان (بیان دقیق هدف مطالعه، جلب مشارکتکننده، اطمینان از درک رضایت آگاهانه)، تجزیه و تحلیل دادهها (تفسیر ذهنی محقق) و انتشار یافتههای تحقیق (توجه به ناشناس ماندن شرکت کنندگان و صداقت) شناسایی شدند. اخلاق در پژوهش شامل در نظرداشتن اصول اخلاقی احترام، عدالت، سودرسانی و اختیار، و برقرای ارتباط مناسب با شرکتکنندگان میباشد و ضروری است محققان آگاهی و مهارت کافی در این زمینه داشته و از اصول و گایدلاینهای کمیته اخلاق آگاهی داشته باشند تا در نهایت با رعایت این اصول و رهنمودها سبب افزایش استحکام و اعتبار تحقیق شوند (حسنخانی و همکاران، 25-1394:18) .
- آیا اخلاق در انسانشناسی ایرانی به بحث مرکزی انسانشناسی در ایران تبدیل شده است؟
- اخلاق در آثار انسانشناسی تالیف شده توسط انسان شناسان ایرانی چه جایگاهی دارد؟
- اخلاق در نهادهای فعال در حوزه انسانشناسی چه جایگاهی دارد؟
انسانشناسی ایرانی علم نوپایی محسوب میگردد و همچنان رو به گسترش است. لذا
- بررسی کم و کیف اخلاق در انسانشناسی و شیوههای کسب رضایتمندی انسانشناسی و
- ایجاد انسانشناسی فعال
- هم ارزی انسانشناسی ایرانی با انسانشناسی دنیا
در اینجا حائز اهمیت است.
روش تحقیق: مطالعة اسنادی و مطالعة اسنادی مقایسهای اخلاق پژوهش
برای کشف چگونگی وضعیت اخلاق در انسانشناسی ایران به طور حتم منابع مکتوب بهتر از هر منبع دیگری یاری رسان است. مبنای مطالعة حاضر در ابتدای امر مطالعات اسنادی در حوزة تاریخچة انسانشناسی ایران، فعالیتهای انجام شده، شیوهنامهها یا دستورالعملهای تحقیق در میدان هستند. در این میان مطالعات اسنادی به صورت تخصصیتر به واکاوی در انسانشناسی خواهد پرداخت و از سوی دیگر به مطالعة اخلاق در علم به صورت کلی و اخلاق در پزشکی به صورت خاص خواهد پرداخت. توجه به مقولة اخلاق در علم یا در پزشکی ایران به صورت خاص، وضعیت اخلاق در علم انسان شناسی ایران را قابل مقایسه میسازد.
پیشینة تحقیق با موضوع اخلاق پژوهش در انسان شناسی، علوم اجتماعی و سایر علوم
در این قسمت سعی کردم تا برای ارائه کار تقسیمبندی بر مبنای اخلاق پژوهش در انسانشناسی، اخلاق پژوهش در علوم انسانی و علوم اجتماعی و اخلاق پژوهش در سایر علوم که عموماً در علم پزشکی، منابع بسیاری وجود دارد را مدنظر داشته باشم.
در حوزة انسانشناسی در خصوص اخلاق پژوهش در ایران منبع خاصی که بتوان در اینجا به آن ارجاع داد وجود ندارد. در جستجوهایی که در راستای نگرش انسانشناسی به حوزة اخلاق در میدان تحقیق انسان شناسی صورت گرفت چیزی یافت نشد. در منابع خارجی این موضوع به صورت یک دغدغه مورد توجه انسانشناسان مطرح بوده است. این دغدغه به دو صورت جامة تحقق پوشیده است یکی با عنوان تحقیقات موجود در حوزة اخلاق انسان شناسی که به بخشی از آن اینجا اشاره خواهیم کرد و شکل دوم آن در قالب ترسیم خطوط راهنمای اخلاقی در میدان تحقیق است. به طور حتم نمیتوانیم راهنماهای اخلاقی در میدان تحقیق را جزو ادبیات تحقیقی موجود در این حوزه اشاره کنیم اما از آنجاییکه این راهنماها بر مبنای تحقیقاتی ارائه شده است لذا به برخی از آنها اینجا اشاره خواهم کرد.
- راهنمای اخلاقی انجمن انسانشناسی آمریکا به چند مورد به عنوان موارد اصلی رعایت اخلاق پژوهش در انسان شناسی اشاره دارد: اولین موردی که این انجمن در راهنمای اخلاقی خود منتشر میکند بررسی احتمال صدمههایی است که یک تحقیق انسانشناسانه به میدان تحقیق اعم از اجتماعات، محیط تحقیق وارد میکند. دومین مورد مؤکد این انجمن، شفاف بودن اهداف، روشها، خروجیها و حامیان تحقیق است. سومین نکتة مهم کسب رضایتنامههای و مجوزهای لازم برای انجام تحقیق است. اهمیت وظایف اخلاقی در رابطه با همکاران، مشارکت کنندگان، دانشآموزان، کارمندان و حامیان مالی و دیگران نیز از جمله موارد دیگری است که اهمیت دارد. دسترس پذیر کردن نتایج تحقیق هم از دیگر بندهای اخلاقی است که در تحقیق انسانشناسی رعایت آن الزامی است. حفظ و نگهداری فایلهای صوتی ضبط شده نیز اساسی است. رعایت اخلاق حرفه ای و احترام نیز در ضروری است لذا استثمار دیگران برای انسان شناس همانند سایر رشتهها ممنوع است (انجمن انسان شناسی آمریکا،2012).
- راهنمای اخلاقی انجمن انسانشناسی اجتماعی نیز همانند آنچه که بالا توضیح داده شد مواردی را به عنوان توصیههای اخلاقی مطرح کرده است. در آن به چگونگی کیفیت رضایتنامههای مشارکتکنندگان، روابط انسان شناس با همکاران، کشورهای میزبان و مقصد و حامیان مالی و جامعهای که تحقیق در آن انجام میشود پرداخته شده است (نک. راهنمای اخلاقی انجمن انسانشناسی اجتماعی بریتانیا،2011).
- تحقیقی روی اخلاق پژوهش در رسالههای دکتری در رشتة علوم انسانی انجام شده است. هدف این پژوهش بررسی میزان رعایت اصول اخلاقی در رسالههای دکتری گروه علوم انسانی در دانشگاه فردوسی مشهد است. روش پژوهش تحلیل محتوا است. کلیة رساله های دکتری دفاع شده گروه علوم انسانی طی 5 سال) 1386 تا 1390 (با استفاده از سیاهة محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت. در این سیاهه، مؤلفه هایی نظیر رعایت حقوق آزمودنیها در پژوهش، رعایت اصول اخلاقی در استناددهی و ارجاع، رعایت اصول اخلاقی در تدوین گزارش پژوهش و داشتن تعهدنامه اخلاقی در نظر گرفته شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که در بخش معتنابهی از رسالههای دکتری برخی از معیارهای اخلاق پژوهش مورد توجه قرار گرفته و بقیه موازین اخلاق پژوهش مورد غفلت واقع شده یا با دقت گزارش نشده است. به عنوان نمونه یافتهها نشان داد که در اغلب رسالهها موضوع گمنامی آزمودنیها، رعایت رازداری، مشخص بودن روش گردآوری داده ها، گزارش اعتبار ابزار پژوهش، مشخص بودن روش تحلیل دادهها، همسو بودن روش تحلیل دادهها با روش اجرای پژوهش و داشتن تعهدنامه اخلاقی مورد توجه قرار گرفته است (حدود 75 % رسالهها) همچنین در%50 رسالهها استانداردهای استناد به منابع مورد استفاده رعایت شده است. در تعداد بسیار ناچیزی )حدود 5% رساله ها( از رسالهها بحث اخذ رضایت آگاهانه، آگاه کردن آزمودنیها از هدفها و ماهیت مطالعه، معرفی خود به عنوان پژوهشگر به آزمودنیها، سلامت و آسایش آزمودنیها، چارهاندیشی برای عوارض مربوط به مطالعه، شیوه تدارک فضای عاری از استرس مورد توجه قرار گرفته است(بهمنآبادی، کلاته جعفرآبادی و شعبانی ورکی،1393). آنچه که در تحقیق حاضر مطرح است تا اندازهای با تحقیق انجام شده توسط بهمنابادی و همکاران همراستا است. اما به لحاظ محدودکردن دایرة تحقیق به انسانشناسی به عنوان یکی از زیرشاخههای علوم انسانی و همچنین محدود کردن اخلاق پژوهش به میدان تحقیق و روش انجام تحقیق در میدان متفاوت است.
- تحقیق دیگری را نرگس خالقی روی اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی در سال 1387 انجام داده است. خالقی معتقد است که اخلاق پژوهش، شاخهای از اخلاق حرفهای است و به اصول اخلاقی که پژوهش را از آغاز تا پایان کار هدایت میکنند، میپردازد. هدف مقالة حاضر، پرداختن به اخلاق پژوهش در حوزة علوم اجتماعی و تأکید بر لزوم تدوین انجمنهایی یا کمیتههایی به منظور نظارت بر مسائل اخلاقی پژوهش است. پژوهش به روش کتابخانهای و با جستجو در پایگاههای اطلاعاتی به انجام رسیده است. در این مقاله انجام گام به گام پژوهش، زیر نظر کمیتههای اخلاق پژوهش (که از سوی دانشگاهها، مؤسسات و نهادهای مرتبط با حوزه پژوهش و انجمنهای علمی در رشتههای علوم اجتماعی ایجاد شدهاند)، ضروری به نظر میرسد. در پایان، ایجاد چنین انجمنهایی به منظور سر و سامان دادن به وضعیت اخلاق پژوهش در ایران نیز پیشنهاد میشود.
تحقیقات موجود در اخلاق پژوهش در حوزة سایر علوم
تحقیقات موجود در حوزة اخلاق پژوهش و اخلاق علم نیز به دو بخش تحقیق و ترسیم خطوط راهنما تقسیم شده است. که در اینجا سعی شده در حد ضرورت و مرتبط با موضوع تحقیق حاضر به تعدادی از هم تحقیقات موجود و خطوط راهنمای اخلاقی موجود اشاره کنم:
- یوسفیزاده و سایرین (1384) با استفاده از یک مطالعة کیفی به شیوة دلفی فرم رضایت نامة اخلاق در پژوهش را تدوین کردند. در این مطالعه 15 نفر از صاحبنظران به سؤالات محققین در خصوص چارچوب و محتوای فرم رضایتنامه پاسخ دادند حاصل تلاش محققین فرم رضایتنامهای است که دارای سه قسمت اساسی یعنی مقدمه، محتوا شامل 16 بند و محل امضای نمونه داوطلب، مجری و شاهد با ذکر تاریخ میباشد. فرم رضایتنامة آگاهانه تهیه شده الگوی مناسبی جهت اخذ رضایت از آزمودنیهای داوطلب خواهد بود.
- مقالهای با عنوان "عملکرد پرستاران به آیین اخلاق پرستاری ایران از دیدگاه بیماران"(محجل، حسنخانی، زمانزاده، خامنه و مقدم، 1392) در نشریة پرستاری ایران چاپ شده است. در این پژوهش، عملکرد پرستاران به آیین اخلاق پرستاری ایران از دیدگاه بیماران مورد مطالعه قرار گرفت.این مطالعه توصیفی در سال 1391 با مشارکت 500 بیمار بستری در بخش های داخلی-جراحی مراکزآموزشی-درمانی تبریز و با نمونه گیری آسان انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس آیین اخلاق پرستاری ایران گردآوری و با نرم افزار آماری SPSS نسخه 13 آمار توصیفی و استنباطی، آزمون های t مستقل ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. اکثریت بیماران، مرد، متأهل، دارای تحصیلات در سطح دبیرستان و سابقه بستری بوده و در بخشهای جراحی بستری بودند. از دیدگاه بیماران، 8/41 درصد پرستاران در سطح اول( خوب)، 8/51 درصد در سطح دوم( متوسط) و 4/6 درصد در سطح سوم (ضعیف) به آیین پرستاری ایران عمل کردند. همانطور که یافته های مطالعات اینچنینی میتواند مدیران پرستاری را در طراحی برنامههای ترویجی و مدیریتی جهت بهبود رعایت اصول اخلاق پرستاری و اعتلای حقوق و در نهایت جلب رضایت بیمار رهنمون سازد، در بررسی عملکرد انسانشناختی نیز مشاهده شود. به عبارت دیگر در انسان شناسی، به طور کامل عملکرد انسانشناسان در حوزه آیین اخلاق انسانشناسی در میدان تحقیق کمتر واکاوی و مورد بررسی قرار میگیرد. اتخاذ تدابیری در این راستا حائز اهمیت خواهد بود.
- مطالعة دیگری در حوزة میزان رعایت موازین اخلاق در پژوهش در طرحنامههای تحقیقاتی مصوب دانشگاه علوم پزشکی ارومیه طی سالهای 1382 تا 1387 مورد بررسی قرار گرفته است. ( قاسم زاده، نیک روان فرد، رحیمی راد، موسوی پور، فرامرزی رزینی، 1392). در این مطالعه میزان پایبندی مجریان طرحهای تحقیقاتی به شاخصهای اخلاق در پژوهش بر اساس مفاد بیانیههای معتبر ملی و بینالمللی در طرحنامههای تحقیقاتی مصوب دانشگاه علوم پزشکی ارومیه از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۷ مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه به صورت توصیفی گذشتهنگر بر روی ۳۲۴ طرحنامهی تحقیقاتی مصوب انجام شد. نتایج این بررسی نشان داد که به طور کلی در ۲۷۷ طرح ( 5/85درصد) و در 6/96درصد کارآزماییهای بالینی، بخش ملاحظات اخلاقی در طرحنامهها مورد توجه قرار گرفته و تکمیل شده بود. آزمودنیها در 4/68درصد موارد از شرکت در مطالعه آگاه میشدند و در 8/66 درصد موارد کسب رضایت آگاهانه پیش بینی شده بود. 9/50 درصد آن کتبی بود. اخذ رایت آگاهانه در میان کارآزماییهای بالینی 80 درصد بود که 5/85 درصد آنها به صورت کتبی بودند. از بین 60 :کارآزمایی بالینی، 38 طرح (3/63) به کمیتة اخلاق در پژوهش ارجاع و تاییدیة کمیتة اخلاق داشتند. رعایت اصول اخلاق در بالینی در این مطالعه نسبت به مطالعات مشابه پیشین مورد توجه و دقت بیشتری قرار گرفته است که به نظر میرسد این امر ناشی از تأسیس و فعالیت کمیتههای منطقهای اخلاق از سال ۸۲ به بعد باشد. اما برای نزدیک کردن این نتایج به استانداردهای موجود، برگزاری کارگاههای آموزشی برای پژوهشگران و نظارت دقیقتر کمیتههای اخلاق به ویژه در کارآزماییهای بالینی و مطالعات حیوانی سودمند خواهد بود.
- راهنمای اخلاق در پژوهش شامل؛ راهنمای اخلاقی پژوهش بر گروههای خاص، راهنمای اخلاقی پژوهشهای پیوند عضو و بافت، راهنمای اخلاقی کار آزماییهای بالینی، راهنمای اخلاقی پژوهشهای ژنتیک، راهنمای اخلاقی پژوهش بر حیوانات، راهنمای اخلاقی پژوهش بر گامت و جنین است. در قسمت راهنمای اخلاق پژوهش بر گروههای خاص، به رعایت اصول اخلاقی در خصوص گروههای ناتوانهای ذهنی، اطفال، زنان حامله و نوزادان، موارد اخلاقی در پژوهش بر روی موارد اورژانس، نکات اخلاقی برای انجام ازپژوهش بر روی زندانیها اشاره شده است. شرح مبسوطتر اصول اخلاقی کلی مرتبط با این گروهها در ضمیمة شمارة 3 انتهای متن حاضر آورده شده است.
اخلاق پژوهش انسانشناسی در ایران
این مطالعه را میتوان یک فراتحلیل دانست. اولین منبع ما در این مطالعه کتب مربوط به روشهای تحقیق انسانشناسی از انسان شناسان ایرانی و غیر ایرانی است. وجود دغدغةاخلاق در این انسانشناسان در آثار آنها به صورت خاص و در انسانشناسی ایرانی و انسانشناسی خارج از ایران به طور حتم بازتاب و انعکاس داشته است.
دومین منبع ما مطالعة اخلاق در حوزههایی است که بحث اخلاق در آن به صورت جدی مطرح است و گامهایی بس فراتر از انسانشناسی در آنها صورت گرفته است. یکی از این رشتهها پزشکی است. در پزشکی ایران، طرح کمیتههای اخلاقی، آییننامههای اخلاقی و طرح حتی یک رشتةجداگانه با عنوا رشتة اخلاق پزشکی در دانشگاههای ایران این رشته را نسبت به سایر رشتهها پیشرو ساخته است.
از آنجاییکه فراتحلیل عمدتاً بر آثار مکتوب استوار است و کمتر به مصاحبهها اشاره دارد سعی این تحقیق هم اتکا بر این منابع بوده است، با وجود این سعی شده است حتی الامکان با مؤلفانی که کتابهای ایشان در قسمت آثار مورد بررسی در ادامه آمده است مصاحبههایی صورت گیرد.
توضیح تاریخچة انسان شناسی در ایران
پیش از پرداختن به سؤال این تحقیق لازم است ببینیم که آنچه که از آن بحث به میانمیآوریم در چه مقطع زمانی بوده و هست و تا چه اندازه رشد داشته است.
دو حوزة تاریخی بر انسانشناسی ایران حاکم است اولین حوزةتاریخی انسانشناسی به مطالعات ابن خلدون، ابوریحان بیرونی و ابن بطوطه، مسعودی را در برمی گیرد. در این حوزة تاریخی انسانشناسی ایران از قدیمیترین دانشهایی است که در حال حاضر تداوم یافته است. هر چند که این حوزه از اهمیت اساسی برخوردار است اما با توجه به مسئله انسانشناسی مدرن و با توجه به مسئلة انسانشناسی در این تحقیق یعنی اخلاق انسانشناختی ما تمرکز خود را بر تولیدات مردمشناسانة قرن حاضر گذاشتهایم، یعنی حوزة تاریخی انسانشناسی مدرن. در حوزة تاریخی مدرن انسانشناسی کمتر از یک قرن در ایران پا به عرصه وجود دانشگاهی گذاشته است.
اینجا ما به این تاریخچه در قالب رشتههای دانشگاهی، سازمانهای غیردولتی، کتابهای روش خواهیم پرداخت. سؤالی که اینجا مطرح است که وضعیت بستری که مدعی توصیف اخلاق در آن هستیم چگونه است؟ از کی متولد شده است و در حال حاضر در کدام یکی از دوران زندگی خود میگذراند. اگر به صورت گذرا مقایسهای بین دورههای مختلف رشد انسانی انجام دهیم، انتظار اخلاق در هر شکلی از یک کودک خردسال به نسبت انتظار رفتار اخلاقی از یک فرد بالغ کمتر است. در این راستا ضرورت توصیف وضعیت حاضر انسانشناسی ایران ضروری است.
اولین گروه انسانشناسی در دانشگاه در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری
شروع این رشته با مقطع کارشناسی در دهه پنجاه شمسی و کارشناسی ارشد در دهه شصت در دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران اتفاق افتاد. بعد از دانشگاه تهران, دومین دانشگاهی که در مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد موفق به جذب انسان شناسانی از سطح کارشناسان فارغ التحصیل در ایران شد دانشگاه بوعلی سینا در همدان بود. به دلایل بسیاری این رشته در سالهای اخیر که کمتر از یک دهه است برچیده شده است. به جز این دو دانشگاه این رشته مقطع دانشگاهی کارشناسی ارشد وجود ندارد. هر چند این کمبود در دانشگاههای آزاد مرتفع گردیده است. علوم اجتماعی مردم شناسی: واحد آزادشهر، واحد اراک، واحد الکترونیکی، واحد تهران شمال، واحد تهران مرکزی، واحد زرند و واحد علوم و تحقیقات (راهنمای آزمون کارشناسی ارشد ناپیوسته دانشگاه آزاد سال 94) از شاخههای دانشگاه آزاد اسلامی در حال حاضر دروس مرتبط با این رشته را ارائه میدهند. در حال حاضر نزدیک به 6 سال است که مقطع دکتری انسانشناسی در ایران آغاز به تربیت و پرورش دانشجویانی در این عرصه کرده است.
کانونهای مرتبط با انسانشناسی ایران
انجمن انسانشناسى ایران، یک نهاد علمى مورد تأیید و به رسمیت شناخته شده به وسیله وزارت علوم، تحقیقات و فناورى است و اعضاى مؤسس آن از اساتید و پژوهشگران دانشگاهها و پژوهشگاههاى مختلف ایران هستند. این انجمن در سال 1380 در تهران تشکیل و رسمآ به ثبت رسیده است و مهمترین هدفهاى آن عبارتند از :
- انجام پژوهشهاى علمى و فرهنگى در سطح ملى و بینالمللى با همکارى محققان و متخصصان ایرانى و غیر ایرانى در چارچوب علم انسانشناسى و علوم مرتبط با آن.
- فراهم آوردن زمینههاى رشد و پیشرفت علم انسانشناسى در سطح دانشگاهها و مؤسسات علمى و پژوهشى در سطح ملى و بینالمللى.
- ارزیابى و بازنگرى طرحها و برنامههاى مربوط به آموزش و پرورش در زمینههاى علمى موضوع کار انجمن.
- ترغیب و تشویق پژوهشگران و تجلیل از محققان و استادان ممتاز رشته انسانشناسى.
- ارائه خدمات آموزشى، پژوهشى و مشاورتى.
- برگزارى نشستها و گردهمایىهاى علمى در سطح ملى، منطقهاى و بینالمللى.
- انتشار کتابها، نشریههاى علمى و تشکیل بانکهاى اطلاعات علمى.
برخی از موضوعات سخنرانیهای انجمن انسان شناسی در سال 94 با موضوعات ذیل اجرا شده است:
اتنوگرافی سوژه: اکتشاف میان-ذهنیت ایرانی
قدیمی ترین پرستشگاههای عمومی جهان-دیر گچین
کارتن خوابی و اعتیاد زنان
انسانشناسی و فرهنگ امروزی درواقع با ادغام سه پایگاه اینترنتی «ناصر فکوهی» به آدرس www.fakouhi.com، پایگاه اینترنتی «خانه انسانشناسی ایران» به آدرس www.anthropology.ir و پایگاه اینترنتی «انسانشناسان» به آدرس www.ensanshenasan.blogfa.com آغاز به کار کرد. «انسانشناسی و فرهنگ» انسانشناسی و فرهنگ به تدریج توانست با برگزاری برخی برنامههای علمی به نهادی فراتر از سایت تبدیل شده و بخشها و کمیتههای تخصصیای ذیل خود تشکیل دهد. در حال حاضر به عنوان یک تشکل غیر دولتی مشغول به کار است.
مهمترین اهداف انسانشناسی و فرهنگ عبارتند از:
- ترسیم افقی دیگر در فضای فرهنگی ایران و گام برداشتن به سوی دانایی و بالابردن فرهنگ عمومی
- ایجاد شبکهای از دوستداران فرهنگ و به اشتراک گذاشتن دانش و آموختههای خویش با دیگران
- ایجاد انگیزه در دانشوران و دانشجویان به پژوهش فرهنگی و نویسندگی
- ایجاد زمینههای تالیف و ترجمهی آثار مهم و اثرگذار در حوزهی علوم انسانی
- ایجاد زمینههای بینرشتهای و چندوجهی دیدن علوم انسانی
- کمک به شناخت فرهنگ و زبان ملی، فرهنگها و زبانهای ایرانی و نیز فرهنگهای غیرایرانی
- انتشار اخبار حوزهی فرهنگ به صورت تفصیلی و علمی و ایجاد بانکهای اطلاعاتی
- ایجاد زمینههای همکاری فرهنگی و علمی در تمام سطوح ملی و محلی و بین المللی با بیاثر نمودن نگاه و اندیشهی «محفلی»
بنا به آنچه که در سایت انسانشناسی و فرهنگ آمده است، بخشهای مختلف سایت انسان و فرهنگ:
علوم انسانی |
علوم اجتماعی |
علوم سیاسی و اقتصادی
|
طبیعت و فرهنگ
|
هنر و ادبیات
|
شهر و معماری
|
تاریخ و پیش از تاریخ
|
مطالعات منطقهای ایران
|
جمعیتشناسی |
ارتباطات |
اقتصاد سیاسی |
جنسیت |
ادبیات |
کاربردی |
باستانشناسی |
ارمنی |
دین |
اوقات فراغت |
اقتصاد و فرهنگ |
زیستشناسی |
اسطورهشناسی |
شهر و فرهنگ |
عشایری |
اصفهان |
زبانشناسی |
جهانی شدن و مهاجرت |
توسعه |
بومشناسی |
معماری |
فرهنگ و سبک زندگی |
اشیا و موزهشناسی |
ایران باستان |
شناختی |
خانواده و خویشاوندی |
حقوقی |
پزشکی |
نمایش و اجرا |
خانه و فرهنگ |
تاریخ فرهنگی و اجتماعی |
ایلام |
علم |
توریسم |
سیاسی |
بدن |
هنر |
|
قومشناسی |
آذری |
آموزش و پرورش |
جوانان |
جنگ، مرگ |
قومگیاهشناسی و قومپزشکی |
سینما |
|
|
آشوری |
جغرافیای فرهنگی و اجتماعی |
دیاسپورای ایرانی |
|
کردارشناسی جانوری |
صدا و موسیقی |
|
|
بختیاری |
روانشناسی |
مردمنگاری |
|
|
عکس مستند |
|
|
بلوچ |
روانکاوی |
ورزش و فرهنگ |
|
|
فرهنگ مردمی |
|
|
تالش و تات |
فلسفه |
|
|
|
فیلم مستند |
|
|
ترکمن |
کودک و فرهنگ |
|
|
|
نشانهشناسی و تحلیل گفتمان |
|
|
تهران |
روانشناسی اجتماعی |
|
|
|
هنر مدرن |
|
|
خراسان و سایر اقوام |
دولت ایران برای نخستینبار در اردیبهشت 1314 در بند هفتم اساسنامة فرهنگستان اول به امر مردمشناسی توجه کرد.
مهمترین دستاوردهای بنگاه مردمشناسی در سالهای 1315_1330، بنیاد موزة مردمشناسی و گردآوری نزدیک به 4 تا 5 هزار برگ یادداشت مردم نگاری توسط دانشآموزان و آموزگاران بود که بازماندههای آنها تا به امروز حفظ شده است.
در آغاز دهه 1330 با تشکیل اداره کل هنرهای زیبای کشور در وزارت فرهنگ، به تدریج مطالعات مردمشناسی از کار موزه مردمشناسی جدا شد و نخستین مجله تخصصی «مردمشناسی» در سالهای 1335 _ 1338به همت علی هانیبال از سوی این اداره کل منتشر شد.
در سال 1337 دکتر صادقکیا «ادارة فرهنگ عامه» را سامانی بخشید و با گزینش و آموزش پژوهشگران جوان توانست در دهة 1340 مطالعات منظم و علمی مردمشناسی ایران در دو حوزه تاریخی و میدانی را عملی سازد.
دستاورهای پژوهشی این دورانِ اداره فرهنگ عامه در «مجله هنر ومردم» و یا به صورت کتاب منتشر گردید و یا در آرشیو مردمشناسی بایگانی شد. در سال 1352 سازمان اداری و علمی اداره فرهنگ عامه گسترش یافت و به عنوان «مرکز ملی پژوهشهای مردمشناسی و فرهنگ عامه ایران» در درون وزارت فرهنگ و هنر به کار خود ادامه داد.
مرکز یاد شده تا سال 1357 در حال توسعه بود و توانست بهعنوان یک مرکز علمی مورد توجه مراکز بینالمللی قرار بگیرد و در حوزههای انسانشناسی زیستی، مردمشناسی تاریخی، مطالعات میدانی قومشناسی و مطالعات ایلات و عشایر ایران، مطالعة جامعه شهری و همکاری با پژوهشگران خارجی فعالیتعمدهای داشته باشد.
از مهمترین دستاوردهای این مرکز میتوان اعزام دانشجو به خارج کشور برای تحصیل در مردمشناسی، انتشار مجلة تخصصی "مردمشناسی و فرهنگ عامه" نشر کتابها و مقالات تخصصی درباره مردمشناسی ایران و گردآوری اسناد و مواد پژوهشی فراوانی از وضعیت فرهنگی نقاط مختلف کشور یاد کرد.
پس ازانقلاب اسلامی و تحولات اداری پس از آن، به ویژه فروپاشی وزارت فرهنگوهنر، «مرکز پژوهشهای مردمشناسی و فرهنگ عامه» با نام «مرکز مردمشناسی ایران» وابسته به وزارتخانههای فرهنگ و آموزشعالی، سپس فرهنگ وارشاد اسلامی و سرانجام سازمان میراث فرهنگی کشور، سازمان خود را حفظ کرد. تا اینکه در سال 1367قانون اساسنامة سازمان میراث فرهنگی به تصویب مجلس رسید و اندکی بعد در سال 1369 شورای گسترش آموزشعالی با تبدیل آن به پژوهشگاه موافقت خود را اعلام کرد و بدین ترتیب میراث مردمشناسی ایران در «پژوهشکدة مردمشناسی» تداوم یافت.
انجام طرح بزرگ و ملی «مردمنگاری سرزمین» که بیشتر حوزههای فرهنگی و شهرستاهای کشور را مورد مطالعه قرار داده است و حاصل آن افزون بر 300 عنوان گزارش مردمنگارانه است که در پژوهشکده مردمشناسی نگهداری می شود.فعالیتهای پژوهشکده مردمشناسی در قالب سه گروه پژوهشی سازماندهی شد که عبارت بودند از:
مردمشناسی آرمانی-آئینی
مردمشناسی اجتماعی
مردمشناسی زیستمحیطی
مردم شناسی ایران به دانشگاه تهران، پژوهشکدة مردم شناسی و البته انجمن انسانشناسی ایران و سایت انسان وفرهنگ ختم نمیگردد. موسساتی چون موسسات ساخت فیلمهای مردمنگاری محدود نیز در این زمینه فعالیت میکنند. از سهم نشر و توزیع کتاب و مجله در این راستا نیز نباید غافل بود. انتشارات نشر افکار هم از جمله انتشاراتی است که مبادرت به چاپ و تولید آثار مردم شناختی داشته است. انتشارات فرهامه یکی از این دست انتشارات است که طی کمتر از یکدهة اخیر به تولید و انتشار کتب مردمشناختی در حوزة فولکور و انسان شناسی پزشکی آغاز به کار کرده است. همچنین نشر مجلات مدوام طی دو دهة اخیر نیز یکی از موفقیتهایی است که مردم شناسی ایران به خود دیده است.
فصلنامة علمی- پژوهشی انسانشناسی که تا کنون 21 شماره از آن منتشر شده است. صاحب امتیاز نشریه انجمن انسان شناسی ایران است. اعضائ تحریریة آن ژاله آموزگار٬ مصطفی ازکیا٬ علی بلوکباشی٬ ایرج تنها تن ناصری٬ جلال الدین رفیع فر٬ حسین سلطان زاده٬ جواد صفی نژاد٬ محمود قاضی طباطبایی٬ اصغر کریمی٬ یحیی مدرسی تهرانی٬ محمد میرزایی٬ فرهاد ورهرام هستند.
در کنار این نشریة انسانشناسی، نشریة علمی- پژوهشی انسان و فرهنگ و نشریة پژوهشی فرهنگ و مردم نیز منتشر می شود. این انتشارات علاو بر تحقیقاتی است که در قالب کتاب در اقصی نقاط ایران منتشر شده است. برخی از این اثار را من در ضمیمه آوردهام و برخی نیز در بالا به آن اشاره شده است. به طور حتم تمام آثار مردمشناسی اعم از ترجمه و تألیف اینجا قید نشده است و این تنها بخشی از انتشارات با محوریت موضوعات مردم شناسی است که گوشهای است از پیشرفت مردم شناسی ایران.
در این میان سعی شده است تا طی همایشهایی مردمشناسان در حوزههای مختلف را اجتماعات خود را تقویت کنند. همایش انسان شناسی خویشاوندی، همایش مردم شناسی در ارگ بم کرمان و همانطور که گفتم همایش انسان شناسی دو سالانة انسانشناسی تصویری از دیگر فعالیتهای مردم شناسی ایران بوده است.
با این حال هر آنچه که در این میان وجود دارد فعالیتهای فرع بر اخلاق پژوهش در انسان شناسی است. کمتر نهادی در این زمینه بر اخلاق در پژوهشهای میدانی تأکید داشته است.
در این راستا قصد دارم اندکی حوزة مطالعاتی تحقیق حاضر را به کتب روششناسی که عموماً اصول اولیة و الزامی برای پژوهش در تحقیق میدانی را یادآور می شوند را بررسی کنم.
اخلاق در کتب روش تحقیق انسان شناسی ایران
در حوزة اخلاق پژوهشهای انسان شناسی منابع زیادی به زبان فارسی نداریم و البته در حوزة زبان انگلیسی هم کتابهای مجزایی که مختص اخلاق در انسان شناسی باشد اندک هستند. این بحث در کتب انسان شناسی عمدتا در قالب یک فصل از کتاب مورد بحث قرار گرفته است. اینجا این کتب در راستای سوال این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتهاند. منتهی قبل از آن باید ذکر کنم در راستای مشخصتر شدن رویکرد انسان شناسی ایران به اخلاق در تآلیفات بخشی از کتب ترجمه شده نیز مورد بررسی قرار گرفت. لذا در یک تقسیم بندی کتابهای مردمشناسی ترجمه شده و در بخش بعدی کتابهای روششناسی مردمشناسی تألیفی بررسی شده است.
اخلاق پژوهش در کتابهای روش کیفی ترجمه شده :
- مردم شناسی کاربردی؛ ابزارها و دیدگاههایی برای امروز از الکساندر ام اروین(1385) است. وی در این کتاب در یک فصل با عنوان اخلاق در پژوهش علمی و کاربردی آورده است و در کلیة فصول نیز به صورت جسته و گریخته اخلاق حرفهای در مردم شناسی را مورد توجه قرار داده است.
- در کتاب مردمنگاری از مارچیسون(1392)، در بخش انتخاب موضوع مردمنگاری در میدان دو زیرفصل توجه به اصول اخلاقی از آغاز تحقیق: تعهدات شما به اطلاعرسانها و زیر فصل اصول اخلاقی جمعاوری اطلاعات را آورده است.
- در کتابی از اووه فلیک ((1387)1392) با عنوان درآمدی بر روش تحقیق کیفی فصلی با عنوان اخلاق در تحقیق کیفی گنجانده شده است. در آن بر ضرورتهای اخلاق در تحقیق و تنگناهای اخلاقی تحقیق کیفی،آییننامههای اخلاقی، کمیتههای اخلاقی، شیوة رفتار اخلاقی در تحقیق کیفی، اخلاق در تحقیق کیفی و ضرورتهایی برای تحقیق بهتر را آورده است. این نویسنده مطرح کرده است که آیا آئیننامههای اخلاقی میتواند پاسخی به تمامی پرسشها باشد و سؤال دیگری که وی مطرح کرده است: آیا راه حل توجه به اخلاق در میدان انسانشناختی، تعیین کمیتههای اخلاقی است؟. این کتاب ترجمهای از کتاب (2006) An introuductuon to qulitive research است.
- در کتاب دیگر با نام نحوة انجام تحقیقات اجتماعی از ترز ال بیکر (1386)1392) نیز یک فصل با عنوان استفاده و سوء استفادهاز تحقیقات اجتماعی و یک زیرفصل با عنوان اخلاق علمی در فصل علم تحقیق اجتماعی آورده شده است.
- در کتاب پرتی.ژ. پلتو با عنوان روش تحقیق در انسانشناسی(1375) در یک قسمت از کتاب با عنوان سرچشمههای تنش در تحقیق میدانی به برخی از محذوریتهای اخلاقی محقق در میدان اشاره شده است.
- در کتاب روشهای تحقیق کیفی در علوم ارتباطات از تامس لیندلف و برایان تیلور (1388) در فصل طراحی پژوهش و برنامه ریزی، نویسندگان با دو زیرفصل مراقبت از آزمودنیها و رضایت آگاهانه این موضوع را مدنظر داشتهاند. همچنین در فصل پژوهش کیفی و ارتباطات رایانهای نیز قسمتی با عنوان ملاحظات اخلاقی را مطرح کردهآند.
اخلاق پژوهش در کتابهای روش شناسی کیفی تألیفی توسط مردم شناسان ایرانی
ملاحظات اخلاقی در کتابهای روش کیفی و انواع مردمشناسی در کشورهای اروپایی از کجا نشأت گرفته است؟. ما این ملاحظات را در حد اندکی در تألیفات انسانشناسان ایرانی میبینیم. در این تألیفات نه حتی یک فصل،که یک زیرفصل را نیز در لزوم توجه به اخلاق در میدان انسان شناسی ایرانی توضیح نمیدهند. جهت وضوح مطلب به چند کتاب تألیفی در حوزة روش انسانشناسی و همچنین انواع انسان شناسی مثل انسانشناسی شهری در مردمشناسی ایرانی در ادامه اشاره میکنم:
- کتاب انسانشناسی شهری (فکوهی،1383) یکی از کتابهای مرجع در زمینة انسانشناسی شهری ایران است. یکی از فصلهای کتاب با عنوان پژوهش انسان شناسی شهری، مرحله به مرحله اقداماتی را که انسانشناسان جوان برای ورود به میدان و مطالعه و نگارش نتایج خود باید مدنظر داشته باشند را توضیح میدهد. از اولین قسمتهای مورد نیاز برای ورود به میدان، نویسندة کتاب موارد ذیل را توضیح داده است: انتخاب موضوع، آمادهسازی پژوهش، هماهنگی برای حضور فعال بر زمین پژوهش برای انجام پژوهش که مرحلةبعدی است انجام دهد. در قسمت انجام پژوهش هم مراحل ذیل مدنظر است: ورود به زمین، اطلاعرسانها، نقشه و کروکی، ابزارهای سمعی و بصری، مصاحبه،پرسشنامه، مشاهده، گردآوری اسناد شهری و غیره.
در واقع در این کتاب موارد زیادی مورد توجه بوده است اما در خصوص اخلاق انسان شناسی که به تناسب افزایش پیچیدگی مطالعات شهری شکل متفاوتتری نسبت به انسانشناسی سنتی دارد و لزوم پرداخت و توجه به آن دو چندان میگردد توجهی نشده است.
- کتاب دوم تالیف شده در حوزة روشهای انسانشناسی ایرانی، که مورد بررسی این تحقیق قرار گرفته است کتاب پشت دریاها شهری است؛ فرایندها، روشها و کاربردهای مردمنگاری شهری است، میباشد. چاپ اول این کتاب در بهار سال 1392 اتفاق افتاده است. هیچ مبحثی در خصصوص اخلاق در انسانشناسی یا همان مردمنگاری شهری در آن دیده نشده است.
- کتاب دیگری که از همین نویسنده مورد بررسی قرار گرفته است کتاب انسانشناسی مدرن در ایران معاصر؛ تاریخچه، تحولات و مسائل و چالشها (1388) است. این کتاب هم یکی از کتابهایی است که بسیاری از مسائل و چالشهای انسانشناسی را به بحث کشانده است. اما به نظر نمیرسد اخلاق انسانشناسی یکی از چالشها باشد. چالشهای مطرح در این کتاب عمدتاّ به جایگاه انسانشناسی در سایر حوزههای تخصصی دانشگاهی ایران است.
- کتاب دیگر از آن ابراهیم فیاض است. این کتاب با عنوان مردمشناسی ایرانی با زیر تیتر تأملاتی در وضع امروز ایران در پاییز 1392 به چاپ رسیده است. البته قابل ذکر است که این کتاب در زمرة کتب روششناختی در حوزةانسانشناسی ایرانی جای نمیگیرد اما به لحاظ عنوانش در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت. در این کتاب نیز همانطور که از زیر عنوان آن برمیآید صرفا به طرح دغدغههای نویسنده به عنوان مثال مسائل جنسی، سکولاریسم، وهابیت، بهائیت، حجاب در ابعاد مختلف جامعة ایرانی اشاره شده است.
- در کتب سه گانة روش از محمدپور نیز توجه این نویسنده به اخلاق انسانشناختی مورد بررسی قرار گرفت. سه گانههای کتاب وی شامل روش در روش(13)، ضد روش1؛ منطق و طرح در روششناسی کیفی(1389) و فراروش؛ بنیانهای فلسفی و عملی روش تحقیق ترکیبی در علوم اجتماعی و رفتاری(1389) است. در یکی از این کتابهای روش تالیف شده که میتوان گفت تالیف و ترجمه است و بر مطالعات ادبیات تحقیق به زبان انگلیسی استوار است اشاراتی به اخلاق شده است. در کتاب روش تحقیق کیفی ضد روش 2 فصلی با عنوان جایگاه پارادیمی و عملی اخلاق در پژوهشهای اجتماعی، به زمینة تاریخی اخلاق، جایگاه فلسفی و پارادیمی اخلاق در تحقیق و در یک زیرفصل اصول یا کدهای اخلاقی پژوهش، وظایف اخلاقی محقق در برابر جامعه،اجتماع علمی، همکاران و سوژههای تحقیق و در نهایت حامیان مالی یا سفارش دهندگان آورده است. اما در فراروش این موضوع به قید جملاتی در جداولی که در لابه لای متن آورده شده است محدود گردیده است. این جداول هم از تألیفات محققان انسانشناس در خارج از ایران اقتباس شده است (1389:130) و البته در جدولی هم که ارجاعی به منابع انگلیسی ندارد، مؤلف با سؤال اینکه چطور با مسائل اخلاقی ممکن در مطالعة خود رو به روش شده است؟ (همان:184) دغدغة اخلاق در پژوهش علوم اجتماعی به صورت عام را مطرح کرده است. این در حالی است که در تحقیق میدانی همین محقق(1391) در دو صفحه روش شناسی اشارهای به اینکه چگونه و بر چه اساس اخلاق در روش شناسی این تحقیق مدنظر قرار گرفته است نشده است.
وضعیت آکادمیک، نهادها و سازمانهای دولتی و غیردولتی، آییننامههای این رشته که کتب روش تحقیق تألیفی به نوعی بیانگر آن هستند بررسی شد. اینجا دیدیم که از معتبرترین دانشگاههای کشور داعیهدار این رشته است. نهادی دولتی در این رشته متولی انجام تحقیقات حوزة مردم شناسی شده است. کتب بسیاری در حوزة روش تحقیق انسانشناسی تألیف یا ترجمه شده است. اما در هیچکدام از آنها اخلاق به صورت حتی یک بند در اساسنامهها، یا یک بند در تحقیقات میدانی و یا در سایر موارد مورد توجه نگرفته است. آیا این حجم از فعالیتهای انسان شناسی برای توجه به اخلاق اندک است؟
اخلاق پژوهش درعلم پزشکی به مثابه یک شبه مدل
پس از ذکر مقدمهای در خصوص وضعیت اخلاق پژوهش در انسانشناسی برای درک بهتر موقعیت این موضوع مورد مطالعه در تحقیق حاضر، در مجال این تحقیق به مقایسه اخلاق پژوهش در انسانشناسی با اخلاق پژوهش در پزشکی میپردازم.
در خصوص مقایسة اخلاق پژوهش انسانشناسی و پزشکی ایران جای دارد به این مهم اشاره کنم که قصد اولیة ما مقایسة این دو نیست. باز هم به همان دلایلی که در خصوص انسان شناسی دنیا مطرح شد، پزشکی آکادمیک در ایران قدمتی بیشتری نسبت به انسانشناسی دارد. اما چون هر دو در یک بستر فرهنگی و یک موقعیت جغرافیایی قرار دارند، میتواند نتایج مناسبی را در خصوص اخلاق انسانشناسی در اختیار بگذارد. مقایسة انسانشناسی با پزشکی، دو رشتة نسبتاً دور از هم نیز اندکی تردید را به همراه دارد. اینجا تأکید روی وجه مشترک هر دو رشته یعنی توجه آنها به انسان است. این توجه مشترک جرأت آوردن این دو رشته برای مقایسه نگرشاشان به اخلاق پژوهش در حق انسانی که پا به عرصة پژوهشهای ایشان میگذارد میدهد.
لازم است ذکر کنم که در پزشکی، اخلاق پژوهش با اخلاق طبابت دو حوزة مختلف تلقی میگردد. اما در انسانشناسی این دو هم آوایی دارند. به عبارتی در پزشکی قسمت پژوهش، افرادی را بنا به حفظ شئونات اخلاقی و انسانی و بنا به میل و رضایت آگاهانة آنها، استخدام میکند و پژوهشهای پزشکی را پیش از استفاده از آن به صورت عام در جوامع انسانی، در مورد آنها آزمون میکنند. این تمایز اما در انسانشناسی به این شکل وجود ندارد. انسانشناسی در ایران عمدتاً مسئولیت پژوهش در پروژهها را به عهده دارد و کمتر در اجرای طرحها وارد کار میشود. هر چند امروزه انسان شناس ایرانی هم برای اجرای پروژه در قالب مردمشناسی کاربردی وارد صحنة عمل میشود اما این به شدت و حدت پزشکی نیست. مردمشناسی کاربردی در ایران گامهای اولیه خود را برمیدارد.
شاخصهای اخلاقی بسیاری را میتوانیم به عنوان مبانی اخلاق در پزشکی نام ببریم که میتواند در انسانشناسی هم مصداق یابد، اینجا تمرکز ما بر روی سه شاخص بیش از همه خواهد بود؛ رضایتنامه، کمیتة اخلاقی و سوگندنامه.
یوسفینژاد و همکارانش (1384) به صورت مفصل در اینکه مفاد رضایتنامه چگونه طراحی شود تا شکل و شمایلی موافق با منافع فرد داوطلب پیدا کند بحث کردهاند. عمدتاً رضایتنامه را در پزشکی خود فرد یا کسی که قیمومیت وی را برعهده دارد امضاء میکند. اما به واقع آیا این آزاد کردن نظام پزشکی ایران برای هر آنچه که به غلط و یا به درست اتفاق میافتد نیست؟! اصلا فردی که چیزی از نظام پزشکی و اندامها و جوارح بدن و کم و کیف داروهایی که حین عمل به او تزریق میکنند نمیداند چطور میتوان در مورد تبعات عمل جراحی خود نظر بدهد.
خود را جای فردی که در میدان تحقیق است میگذارم. سه حالت دارد یا با امضاء موافقتنامه موافقت میکنم،یا مخالفت میکنم. این چه تاثیری روی روند کارمان دارد.
- امضاء موافقتنامه من را همچنان در پیامدهای صحبتهایم قرار میدهد.
- مخالفت با موافقتنامه من را برای ابراز حقایقی که میدانم نیز مورد سرزنش قرار میدهد.
- حالت سوم: بسط اخلاق حرفهای، تقویت مردم شناس و علم مردم شناسی در دنیا، حفاظت از میدان تحقیق امان، گسترش ابزارهای حفاظتی از میدان، ایجاد اخلاق حرفهای برای حفظ حریم مردمشناسان و داده هایشان.
رضایت نامه از ارباب رجوع در پزشکی بر پایه سوگند پزشکی و مرجع بالاتر آنها که همانا شورای پزشکی یا نظام پزشکی در حال حاضر است استوار است. یعنی افراد با اعتماد به این سوگندنامه برگه رضایت نامة خود را امضاء میکنند. اما رضایتنامه در مردمشناسی بر پایه کدام مرجع بالاتر یا کدام اخلاق مرجع و نهاد مرجع خود استوار است؟ با رضایتنامه، ما مشارکتکنندگان را در برابر سوءاستفادههای احتمالی از دادههای میدانی بیدفاع میکنیم و انسان شناسنما به ابزارهای دفاعی مجهز خواهد شد. البته این را در صورتی فرض میگیریم که انسان شناس توانسته باشد این رضایت نامه را با احتمال تمام موارد از فرد مشارکت کننده دریافت کند.
رضایت نامه بعد دیگری بر حفاظت انسان شناس در میدان مطالعه میافزاید و آن حق معنوی اطلاعات موجود در طرح مطالعاتی وی است. آنچه که این روزها باب شده است سرقت اثر و از دست رفتن زحمات انسان شناس حاضر درمیدان مطالعه است. در صورت بروز این نوع از سرقتهای ادبی و سرقتهای علمی رضایت نامه میتواند شاهدی مبنی بر مالکیت معنوی انسان شناس صاحب اثر باشد.
در میدان مطالعه با حساسیتهای بالای اطلاعاتی با دو وجه علم سروکار دارد: ترجیح علم بر اخلاق و بالعکس. انسان شناس با توجه به شناخت جامعة مورد مطالعه اهمیت و حساسیتهای اطلاعات کسب شده در میدان را میداند. او میداند که نگارش و بسط و توزیع این اطلاعات چه نقشی را در جامعه ایفاء خواهد کرد و البته چه نقشی را در حفاظت از اعضاء جامعة مطالعاتی اش.
رضایت نامه برای مشاهدة میدان مطالعاتی، مشاهدة مستقیم، رضایت نامه برای مصاحبههای سریع از قبیل PRA ، مسئله رضایت جامعة محلی را به گونهای دیگر پیش میکشد. اینجا راهکارهایی از قبیل تفاهم نامه و توافقنامه با اطلاعرسانهای اصلی میدان تحقیق، یا با افرادی که سمتی در جامعة محلی دارند پیشنهاد شده است.
ما با چیزی به نام اعتبار در دادههای انسان شناسی مواجه هستیم. یعنی آن دادهها به دلیل عمقاش در آن زمان از اعتبار بالایی برخوردار است اما پایایی آن چیزی است که عموماً در تحقیقات کیفی کمتر جامه حقیقت به خود میگیرد. پایداری دادههای تحقیق در میدانهای دیگر و در همان میدان در زمانهای دیگر .حال از کجا میتوان برای این نوع از تحقیقی که اینگونه است رضایت نامه را به عنوان سند حقانیت انسان شناس تلقی کرد. این دو جمع نقیضین تلقی می شود و لاغیر. ماهیت انسان در انسان شناسی ماهیت انسان یکدست و بدون تغییر نیست. انسان چندلایة ایرانی،هندی،فرانسوی،انگلیسی و به طور عام انسان، بنا به تجربه اش در زندگی، بنا به حضورش در انواع متفاوتی از فرهنگها،تعلق خاطرش به حتی ضد و نقیضها ماهیت متغیری دارد. در این وضعیت آنگاه، یک برگه یا یک سند امضاء شده از سوی این انسان چگونه میتواند سند حقانیت انسان شناس یا حتی سند حقانیت اطلاع رسان تحقیق باشد؟
هر چند راهکارهایی چون خودمردمنگاری (اتواتنوگرافی) تا اندازهای این بعد اخلاقی کار را پاسخ میدهد اما ما با یک نوع انسانشناسی آنهم اتواتنوگرافی سرو کار نداریم. پاسخ همة سؤالات در میدان تحقیق از این منظر داده نمیشود لذا لزوم جلب نظر رضایت واقعی و فرایندی پاسخگو اساسی است.
نمونهای از متن سوگندنامه که در دانشگاه علوم پزشکی ایران قرائتت میشود اینجا آورده شده است:
به نام ایزد یکتا
اینک که برای پرداختن به مسئولیتی خطیر آماده هستم، از نخستین قدم با ایمانی کامل و اعتقادی تمام به آفرینندة بزرگ جهان هستی، به کتاب آسمانی خود سوگند یاد می کنم و در پیشگاه کبریایی و با عظمت خداوند متعال پیمانی استوار می بندم و او را بر عهد و میثاق پایدار خود شاهد و گواه میگیرم تا در انجام این وظیفه حساس کوتاهی ننمایم و در انجام وظایف و خدمت به مردم و میهن اسلامی عزیز آنطور که شایسته مقام منیع انسانیت است سعی و تلاش نمایم و به راه راست و درست عطوفت انسانی گام بردارم و عزت و حرمت حرفه ام و مصلحت و منفعت بیماران و رنجوران را بر هر چیز برتر و مقدم دانم.
من به خداوند سبحان قسم یاد می کنم که در حرفه ام همواره راستی و صداقت را در پیش گیرم، مسئولیتی که برعهده ام گذاشته شده به نحو احسن و با کمال دقت انجام دهم، اصل رازداری و اخلاق حرفه ای را رعایت نموده و از افشا اسرار بیمار مگر در موارد قانونی خودداری کنم.
من در برابر قرآن کریم سوگند یاد میکنم که به توسعه و پیشرفت رشته و حرفه ام کمک نموده و قبل از هر تصمیم کلیه جوانب مربوط به آن را در نظر بگیرم و افکار صحیح را از راه و روش صحیح به انجام برسانم.
اینک با پیمانی استوار این سوگندنامه را بعنوان سند شرافت فنی خویش با قلم عشق به مردم امضا می نمایم.
وظایف و مسؤولیتهای کمیته اخلاق پژوهشی در پزشکی را ملاحظه کنید:
این کمیته باید حامی حقوق و سلامت تک تک افراد شرکت کننده در مطالعه باشد و توجه خاص به شرکت کنندگان آسیب پذیر داشته باشد .این کمیته باید دسترسی به مستندات زیر داشته باشد: دستورالعمل کارآزمایی و اصلاحیههای آن، فرم مکتوب رضایتنامه، ابزار فراخوانی افراد (آگهی و(..، اطلاعات مکتوب ارائه شده به افراد شرکت کننده، کتابچه راهنمای پژوهشگران) اطلاعات بالینی و غیربالینی مرتبط با فراورده مورد تحقیق )اطلاعات دردسترس در موردبی ضرر بودن فراورده، اطلاعات مرتبط با پرداخت به شرکت کنندگان و جبران هزینه های تردد آنان، آخرین کارنامه محقق و دیگر مستندانی که کمیته ممکن است جهت انجام مسؤولیتهای خود بدانها نیاز داشته رزومة پژوهشی باشد(برای متن کامل نک. شرح وظایف کمیته اخلاق پژوهشی در پزشکی http://www.zums.ac.ir/files/research/pages/7.pdf)
کمیتههای اخلاق در انسانشناسی دنیا شکل گرفته است، میتوان همان الگو در انسان شناسی دنیا و البته پزشکی ایران را در تشکیل کمیتة اخلاق انسانشناسی در ایران را پیاده کرد. این کمیتهها تا اندازهای به فقدان نهادی بررسی طرحنامهها از منظراخلاقی کمک کند.
رشتة مخصوص اخلاق پزشکی در مقابل انسان شناسی فاقد شاخهبندیهای خاص خودش نیز از امکانات دیگری است که دائماً اخلاق در پزشکی را مورد پایش قرار میدهد اما درانسانشناسی ایران ما این تقسیمبندیها به صورت رسمی را نداریم. انسان شناسی شاخة کلی است که هر کس بنا به علائق خود در یکی از حوزههای آن مشغول به کار است. برای هیچ حوزهای دپارتمان خاصی به صورت جدگانه نداریم.
وجود مرجع بالاتر مرجع نظارتی از قبیل کمیتة اخلاقی یا حتی دادگاه تخصصی پزیشکی یا سوگندنامه بر کار پزشک درعمل و اعتماد برای بیمار را فراهم می کند. و از همه مهمتر وجود علم پوزیتیویستی شیوههای عمل در مثلا جراحی یک نقطه از بدن شاید به چندین شیوه محدود باشد یا به چندین دارو و تاثیراتی که از این داروها حتیالامکان به صورت آزمایش شده روی حیوانات و .. امتحان خود را پس داده ختم گردد.
اما در علم هرمنوتیکی انسانشناسی کدام مرجع میتواند تفسیرهای مردم شناسانه از یک میدان را که عوامل بسیاری منجمله نظرات و دیدگاههای خود مردم شناس، شرایط، زمان و سؤالات و غیره در آن دخیل هستند را چارچوب بندی کند؟ چه کسی میتواند اسکار لوئیس را بابت استخراج مفهوم فرهنگ فقرش از مطالعات میدانی که تا اندازهای در رها کردن فقرا به حال خودشان تأثیر داشت محکوم کند؟ یا چه کسی میتواند گمان کند که یک نقطه نظر برخاسته از میدان حرف درستی است و نادرستی آن از بابت نظرات دیگران رد خواهد شد.
به علاوه در صورت وجود مرجع بالاتر، مرجع اخلاقی بالاتر و همچنین پوزیتویستی بودن علم مربوطه چنانچه در علم پزشکی شاهد بودهایم در صورت آغشته شدن به منافع مالی هر سه این مراجع نیز رنگ و بوی خود را از دست میدهد. در غیر اینصورت وجود رضایتنامه و وجود سوگندنامه و جود مرجع بالاتر و از همه مهمتر وجود بنیانهای علم پوزیتویستی و نه هرمونتیک به صورت منطقی هماهنگ و همراه هم هستند.
وجود اخلاق به صورت ساختاری در انسان شناسی ضرورت دارد اما اینکه چرا این ضرورت علیرغم افزایش فارغ التحصیلان، افزایش کانونهای مردم شناسی و ... عملیاتی نشده است ناشی از چند پیشفرض است که در پایین به آنها اشاره میکنم.
پیشفرض اول این است که همچنان انسانشناسی مراحل آغازین خود را طی میکند. دورکیم معتقد است اخلاق ثمرة تراکم است. انسانشناسی ایران علیرغم اینکه 80 سال از عمرش میگذرد اما علم نوپایی محسوب میشود، این علم نوپا، دغدغةهای مهمتری از دغدغة اخلاق را پیش رو دارد. رشتة پزشکی علمی به واقع منحصر به دایرة واژگانی- عملکردی خود است و کمتر تحت سیطرة قدرتهای مذهبی، سایر رشتههای علم و قدرتهای سیاسی است. این موضوع باعث شده است تا در بطن آن آرامشی در راستای خلق موارد مورد نیاز آن نیز شکل بگیرد.
دوم اینکه به نظر میرسد انسانشناسی در ایران اخلاقیترین رشته است و نیازی به ذکر این ملاحظات اخلاقی ندارد. هر فردی با آموزههای اخلاقی برگرفته از زندگی فردی و اجتماعیاش و همچنین آموزههای برگرفته از عواطف انسانیاش در درگیری با افراد مشارکت کنندة تحقیق سطحی از اخلاق را رعایت میکند. به خاطرة یکی از دانشجویان انسانشناسی توجه کنید:
"هر بار که میدان تحقیق میرم با خیلی از آدمهای میدان دوست میشم و تلفنهامون رو هم رد و بدل میکنم، تا مدتی هم رابطه تلفنی و خیلی کم دیداری میشه اما کم کم به دلیل مشغلههای من رابطه خیلی کم میشه، تماسها یک طرفه و تنها از جانب اطلاعرسانم میشه و من نمیتونم اون طوری که لازمه دین رابطه رو به جا بیارم، انسانشناسی میدانی از این لحاظ آزار دهنده است. سعی میکنم که کمتر رابطة عمیق داشته باشم. که این محذوریتهای اخلاقی کمتر برای من پیش بیاد"
سوم اینکه عمدتاً اخلاق در انسانشناسی دغدغة انسانشناسان ایرانی نیست. با توجه به اینکه در انسانشناسی ایران از ابتدا تا کنون مشکلی مبنی بر غیراخلاقی بودن پژوهشی گزارش نشده است این پیشفرض نیز مردود است.
چهارم اینکه اخلاق ثمره اهمیت موضوع است. پزشکی به دلیل سروکار داشتن مستقیم با جان انسان از اهمیت علیحدهای برخوردار است در نتیجه اخلاق در پژوهشهای آن و در سایر اقدامات آن الزامیتر مینماید به همین دلیل ما با تراکم عجیبی از پژوهش اخلاق در این حوزه هم د راجرا و هم در پژوهش مواجه هستیم و البته حجم عظیمی از ابزارهای اخلاقمند کردن اجراء پزشکی در تمام موارد، اعم از جراحی، تحصیلات، انجمنها و ..... .
پیشفرض دیگری را نیز میتوان مطرح کرد. و آن این است که توجه به اخلاق در پی بحران ناشی از بیاخلاقی پژوهش مردمشناسی ایجاد میشود و چون در ایران تا کنون این مسئله به صورت محرز و نمایانی ذکر نشده است لذا نیاز به توجه به اخلاق پژوهش در میدان ضرورتی ندارد. با توجه به شواهد و قرائن در انسانشناسی آمریکا نیز توجه به اخلاق پژوهش انسان شناسانه پس از وارد کردن اتهام تیرنی[2] به چاگنون[3] در خصوص بومیان آمازون(بارت:1387) مطرح شد.
با در نظر گرفتن هر کدام از این پیش فرضها برای واماندگی انسانشناسی ایران از قافلة اخلاق پژوهش در میدان تحقیق، بر این نکته که مردمشناسی همانند سایر علومی که درگیری مستقیم با انسان دارند نیازمند اخلاق است توافقنظر داریم. چه این علم نوپا باشد یا علمی به قدمت تاریخ پیدایش بشر باشد، چه پژوهشهای مردمشناختی منجر به بحران اخلاقی شده باشد(بارت، 1387) و چه نشده باشد(فکوهی،1376).
اخلاقیترین نتیجة تحقیق حاضر میتواند توجه عمیقتر و دقیقتر به بعد اخلاق پژوهش در رابطه با آدمهایی که در میدان با آنها زندگی میکنیم و البته چگونگی توجه به آن است. در میان واحدهای فراوان درسی که یک دانشجوی انسانشناسی میگذراند واحد درسی به نام "اخلاق انسانشناسی" در نظر گرفته نشده است. به نظر میرسد گذاشتن واحد درسی برای انسانشناسی با عنوان "اخلاق در پژوهشهای انسانشناسانه" پیشترها در راستای برانگیزاندن این توجه و حساسیت و عمق بخشیدن به چگونگی رعایت اخلاق در میدان به صورت واقعی و نه صرفا گرفتن امضاء از اطلاع رسان، الزامی است.
- راهکاری اخلاقی مثل جایگزینی رضایتنامة زبانی یا شفاهی با رضایت نامة مکتوب در مطالعات انسان شناختی
- جایگزینی فرایند رضایتنامه با رضایتنامة کاغذی
- طراحی دانشنامة اخلاق انسانشناسی در ایران
- ایجاد امتحانات مبنی بر ارائه طرحنامة اخلاقی پروژههای دانشجویی
- ایجاد کانونهای متعدد اخلاق انسان شناسی در ایران
- ایجاد جلسات نقد و ارزیابیهای مداوم اخلاق انسان شناسی در ایران و بررسی عملکرد اخلاق انسانشناسان خارجی و داخلی در میدانهای تحقیق ایران
- بسط و رشد انسان شناسی در دانشگاههای ایران در راستای ایجاد تراکم و توجه به اخلاق که ماحصل تراکم انسان شناسی و اقدامات پژوهشی در آن میباشد
- ایجاد گسترده نشریات در ایران علیالخصوص نشریههای با عنوان اخلاق انسانشناسی یا مشارکت با نشریههایی که با محوریت اخلاق حرفهای منتشر میشوند.
- در کنار این موارد و مهمتر از آنها, نیاز است تا انسانشناس در هر تحقیقی موضع و جایگاه و ارتباط حقیقی و حقوقی خود را با موضوع تحقیقش و همچنین مشارکت کنندگان و اطلاع رسانهای تحقیق حتی الامکان به اعضاء در میدان تحقیقش به صورت عمومی منتشر کند.
رعایت این بندها باعث میشود تا برخلاف دنباله روی از رویههای پوزیتیویستی در علم پزشکی و از این دست, وجه انسانی به کسب رضایت در میدان تحقیق افزوده شود.
[1] Consent
[2] Patrick Tierney
[3] Napoleon Chagnon
بارت. استنلی.ر(1387) نظریه و روش در انسانشناسی برای دانشجویان, ترجمه شاهده سعیدی، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی. چاپ اول.
اروین، الکساندر. ام (1386) مردمشناسی کاربردی؛ ابزارها و دیدگاههایی برای امروز، ترجمة مهرداد وحدتی، تهران، نشر افکار، چاپ اول.
بیکر، ترز. ال (1392) نحوة انجام تحقیقات اجتماعی، ترجمة هوشنگ نایبی، تهران، نشر نی، چاپ هفتم( چاپ اول این کتاب در سال 1387 بوده است)
بهمنآبادی، سمیه؛ کلاته جعفرآبادی، طاهره و شعبانی ورکی، بختیار (1393) "رعایت اخلاق پژوهش در رسالههای دکتری؛ مورد مطالعه: گروه علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد طی سالهای 1386 تا 1390"، مجلة راهبرد فرهنگ، شماره بیست و پنجم،صص 129- 159.
پایا، علی (1387) فناوری؛ فرهنگ و اخلاق، تهران، نشر پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات، چاپ اول.
حسینزاده، مینا؛ حسنخانی، هادی و رحمانی، فرناز (1394) "اخلاق در پژوهشهای کیفی: تحلیل مفهوم به روش تحولی راجرز"، فصلنامةاخلاق پزشکی، سال نهم، شمارة سی و دوم،صص11-42.
خالقی، نرگس (1387) "اخلاق پژوهش در حوزة علوم اجتماعی"، فصلنامة اخلاق در علوم و فناوری، سال سوم، شمارههای 1 و 2،
یوسفینژاد، استاد کلایه، علی؛ لاریجانی، باقر؛ مجدزاده، سیدرضا؛ مددی، اسدالله؛ ذبیحیان، مرتضی، پارساپور،علیرضا؛ تامینی، حسن؛ سلیمانی، حجت الله، زمانی، قاسم، نیکبخت، علیرضا (1384) "تدوین فرم کلی رضایتنامه آگاهانه داوطلبان انسانی شرکتکننده در طرحهای تحقیقاتی"، فصلنامة باروری و ناباروری، صص 553- 562
کوپانس،ژان (1390) درآمدی بر مردمشناسی و انسانشناسی، ترجمة حسین میرزایی، تهران، انتشارات ثالث. چاپ اول.
لیندلف، تامس و تیلور، برایان (1388) روشهای تحقیق کیفی در علوم ارتباطات، ترجمة عبدالله گیویان،تهران، انتشارات همشهری، چاپ اول.
فاضلی، نعمت الله (1388) انسان شناسی مدرن در ایران معاصر؛ تاریخچه، تحولات، مسائل و چالشها، تهران، انتشارات نسل آفتاب، چاپ اول.
(1394) تاریخ فرهنگی ایران مدرن؛ گفتارهایی در زمینة تحولات گفتمانی ایران امروز از منظر مطالعات فرهنگی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.چاپ اول.
فکوهی، ناصر(1381) تاریخ اندیشهو نظریههای انسانشناسی، تهران، نشر نی، چاپ اول.
(1383) انسانشناسی شهری، تهران، نشر نی، چاپ دوم (چاپ اول آن در 1383 بوده است).
----------(1391) گفتمانهای انسانشناختی؛ از نظریه تا میدان، تهران، نشر علم. چاپ اول.
قاسم زاده، نازآفرین؛ نیک روان فرد، نازیلا، رحیمی راد، محمد حسین، موسوی پور، سارا و فرامرزی رزینی، فاطمه (1392) " میزان رعایت اخلاق در پژوهش در طرحنامههای تحقیقاتی مصوب دانشگاه علوم پزشکی ارومیه طی سالهای 1382تا 1387، مجلة ایرانی اخلاق و تاریخ پزشکی، دورة ششم، شمارة 2، صص 67-85
فیاض، ابراهیم (1392) مردم شناسی ایرانی؛ تأملاتی در وضع ایران امروز ،مشهد، نشر سپیده باوران، چاپ اول.
مالینوفسکی، برانیسلاو (1392) غریزه جنسی و سرکوبی آن در جوامع ابتدایی، ترجمة محسن ثلاثی،انتشارات ثالث، چاپ چهارم، (چاپ اول این کتاب در سال 1378 بوده است).
مارچیسون، جولیان، ام (1392) مردمنگاری، طراحی، هدایت و ارائة تحقیق، ترجمة قاسم حسنی، تهران، انتشارات جامعهشناسان، چاپ اول.
محجل اقدم، علیرضا؛ حسنخانی، هادی؛ زمانزاده، وحید؛ خامنه، سعید و مقدم، سارا (1392) "عملکرد پرستاران به آیین اخلاق پرستاری ایران از دیدگاه بیماران" مرکز تحقیقات مراقبتهای پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایران،(نشریة پرستاری ایران)، دورة 26، شماره 84، آبان ماه، صص 1-11.
محمدپور, احمد (1391) از سنت به نوسازی؛ مطالعه تغییرات اجتماعی به روش اتنوگرافی، تهران: نشر جامعه شناسان، چاپ اول.
--------------(1389) ضد روش 1؛ منطق و طرح در روششناسی کیفی, تهران: نشر جامعه شناسان . چاپ اول.
---------------(1389) فراروش؛ بنیانهای فلسفی و عملی روش تحقیق کیفی در علوم اجتماعی و رفتاری، تهران: نشر جامعهشناسان، چاپ دوم.
فلیک،اووه (1392) درآمدی بر تحقیق کیفی، ترجمة هادی جلیلی، تهران، نشر نی، چاپ ششم (چاپ اول این کتاب در سال 1387 بوده است)
راهنمای اخلاق در پژوهش، بازیابی شده از سایت http://www.zums.ac.ir/files/research/pages/7.pdf در تاریخ 4/1/1398
سایت انجمن انسانشناسی ایران( 1391) اساسنامة انجمن انسانشناسی ایران، برگرفته از سایت http://www.asi.org.ir/fa/content/ در تاریخ 4/1/1398
سایت انسان شناسی و فرهنگ https://anthropology.ir/
مریل وین دیویس، پی یرو (1378) انسان شناسی: قدم اول، ترجمه حشمت الله صباغی چاپ دوم 1378 نشر شیرازه
- John. w (2007) Qulitive Inquiry & Resrch Design; Chosing Among Five Approaches. Sage Publication. 2nd ed.
- ph,(۲۰۰۴(۱۰ed), Cultural Ahthropoloy, Mc Graw Hill, Newyork
- Association of Social Anthropologists of the UK and the Commonwealth (ASA)(2011) Ethical Guidelines for good research practice، retrivwed of theasa.org.
- American Anthropological Association. 2012. Statement on Ethics: Principles of Professional Responsibilities. Arlington, VA: American Anthropological Association. Available at:http://www.aaanet.org/profdev/ethics/upload/Statement-on-Ethics-Principles-of-Professional-Responsibility.pdf