نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

مقدمه

کتاب «یک مردم­‌شناسی جدید از اسلام[1]» نوشته جان آر بوئن[2] در سال 2012 میلادی توسط انتشارات کمبریج به چاپ رسیده است. این کتاب از مجموعه کتاب­های «حرکت­های جدید در مردم­‌شناسی[3]» است که متمرکز بر بحث­های جدید در مردم­‌شناسی اجتماعی و فرهنگی تولید و منتشر می‌شوند. در این مجموعه کتاب­ها نویسندگان با استفاده از زوایا و تحلیل­های اصیل، پرسش­های جدید در مردم­‌شناسی را معرفی کرده و پیشرفت‌هایی را که از مرزهای موجود فراتر می‌روند مورد بررسی قرار می­دهند و در بحث‌های اخیر می­سنجند. هر کتاب مسائل نظری را با ماده قوم­نگاری که از پژوهش معاصر و یا مطالعات جاری و همین طور موارد ذکر شده در متون، یادداشت­ها و سایر انواع گزارش استخراج شده، به تصویر می‌کشد.

هدف این مجموعه معرفی کتاب­هایی است که به اندازه کافی برای استفاده دانشجویان کالج و معلمان قابل دسترس هستند، همچنین ترغیب تشویق و آگاه‌سازی مردم شناسان در همه مراحل شغلی­شان از جمله اهداف آن است.

با دقت و وضوحی که کتاب­های این مجموعه دارند به طور یکسان برای دانش‌آموزان سطوح بالا و محدوده وسیع­تری از خوانندگان درون یا بیرون از حوزه مردم­‌شناسی آکادمیک کاربرد دارد؛ کسانی که می‌خواهند مطالب به روز و پیشرفت­های هیجان انگیز در این حوزه را مطالعه کنند.

گروه ویراستاران این مجموعه عبارتند: از جاناتان اسپنسر[4] از دانشگاه ادینبورگ و مایکل لامبک[5] از دانشگاه تورنتو و مدرسه اقتصاد لندن.

 

درباره نویسنده[6]

دکتر جان آر بوئن متولد 1951 میلادی، یکی از بارزترین و مشهورترین مردم­شناسان دینی به ویژه اسلامی است. او استاد بخش هنر و علم در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس و نیز استاد مدعو مدرسه اقتصاد لندن است. او تحصیلات خود را در رشته اسلام و جامعه در اندونزی به پایان رسانده است و از سال 2001 در فرانسه، انگلیس و آمریکای شمالی در زمینه­های مختلفی از جمله مشکلات پلورالیزم، قانون و مذهب فعالیت داشته و به طور خاص در بازنگری آداب و قوانین مدنی اسلام در زمان معاصر کوشیده است.

جدیدترین کتاب او «زنان و مالکیت در زمینه­های (شرایط اسلامی اندونزی[7]» در دست چاپ است. سایر آثار مهم او عبارتند از:

2017 Religions in Practice, 7th revised edition. New York: Routledge.

2017 Gender, Islam, and Law, WIDER Working Paper 2017/152. United Nations University, July 2017.

2016 On British Islam: Religion, Law, and Everyday Practice in Shari`a Councils, Princeton: Princeton University Press.

2015 Anthropology and Islamic Law, in Kristen Stilt and Anvar Emon, eds., Oxford Handbook on Islamic Law. Oxford: Oxford University Press.

2014 European States and Their Muslim Citizens: The Impact of Institutions on Perceptions and Boundaries, ed. John R Bowen, Christophe Bertossi, Jan Willem Duyvendak, and Mona Lena Krook. Cambridge: Cambridge University Press.

2013 Contours of Sharia in Indonesia, in Mirjam Künkler and Alfred Stepan, eds. Democracy & Islam in Indonesia, pp. 149-67. New York: Columbia University Press.

2010 Can Islam Be French? Pluralism and Pragmatism in a Secularist State. Princeton: Princeton University Press.

2007 Why the French Don't Like Headscarves: Islam, the State, and Public Space. Princeton: Princeton University Press. 

2005 Fairness and Law in an Indonesian Court, in M. Khalid Masud, David S. Powers, and Ruud Peters, eds., Dispensing Justice in Muslim Courts: Qadis, Procedures and Judgments, pp. 117-41. Leiden: Brill.

2004 The Development of Southeast Asian Studies in the United States, in David L. Szanton, ed., The Politics of Knowledge: Area Studies and the Disciplines, pp. 386-425. Berkeley: University of California Press. 

2003 Islam, Law and Equality in Indonesia: An Anthropology of Public Reasoning. Cambridge: Cambridge University Press (awarded the 2004 Herbert Jacobs Prize by the Law and Society Association for the "outstanding book" of 2003). 

 

درباره کتاب

جان آر بوئن در کتاب «یک مردم­‌شناسی جدید از اسلام» به ارائه شیوه­های جدید نگرش به اسلام از دیدگاه مردم شناسانه می‌پردازد. او در فصل اول کتاب با عنوان «چگونه در مورد ادیانی مثل اسلام فکر کنیم؟» با ذکر نمونه­هایی که غالبا سنت­های رایج جوامع مسلمان، به جای قوانین و آداب و رسوم اصیل اسلامی مورد بحث و انتقاد قرار می­گیرد، شیوه جدیدی برای ورود به بحث اسلام مطرح می­کند و ابراز می­دارد که اگر اسلام را به صورت مجموعه­ای از تکالیف و منابع تفسیری در نظر بگیریم، از منابع اسلامی، متون، ایده­ها و روش­های آن این احساس برمی­خیزد که مسلمانان در یک سنت بلند مدت و جهانی مشارکت دارند. اما از تکالیف اسلامی مثل عبادت، قضاوت و نزاع، قابلیت و ظرفیت همگام شدن، به چالش کشیدن و تنوع استنباط می‌شود. وی می­نویسد: «تا اینجا همه چیز خوب است اما چیزی که من «مردم­‌شناسی جدید اسلامی» می‌نامم تاکید بر این موضوع است که تحلیل­ها حاکی از تلاش­های فردی برای محکم چسبیدن به منابع و شکل دادن به تکالیف به شیوه­های معناداری است. بسیاری از مردم­شناسانی که امروزه به مطالعه اسلام می­پردازند از زنجیره برداشت­ها و تفاسیر انسانی نهفته در جامعه شروع می­کنند که تکالیف امروزی را در بین جوامع و در طول زمان­ها به هم پیوند می­دهد.»

بوئن در ادامه بحث دو استراتژی تحلیلی مکمل را در نظر می­گیرد:

1- تمرکز درونی (تفکر و احساسات درونی)؛ با عمیق­تر کردن درکمان از مقاصد، مفاهیم و احساساتی که یک تکلیف خاص را در بر می­گیرد، با توجه زیاد به تاریخچه و شواهد فردی. معنای پیروی زنان و مردان از دستور «تسلیم» که در خود واژه «اسلام» نیز نهفته است، چیست؟ آیا میتوان حس عمل و قدرت را از طریق تسلیم در برابر خدا بیشتر کرد؟ رهبران حرکت­های اجتماعی چگونه افراد را به وفاداری اسلامی برای به حرکت در آوردن پیروان فرا می­خوانند؟

2- برون­گشایی (حرکت­های اجتماعی و سیاسی)؛ نسبت اهمیت اجتماعی و شرایط برای این تکالیف دینی.

ما اغلب این کار را از طریق مرزهای اجتماعی انجام می دهیم تا درکمان را از چرایی ایده­ها و تکالیفی که در جاهای مختلف شکل­های متفاوتی دارند، گسترش دهیم. چه ویژگی­هایی از محیط اجتماعی- حرکت­های اجتماعی، فشارهای سیاسی، شکل­های جدید ارتباط- افراد بیشتری را به دنبال یافتن معنا از طریق تسلیم در عبادت می­فرستد؟ چگونه چیدمان­های شهری و غیرشهریِ مثلا مصر امروزی احتمالات و محدودیت­های متفاوتی نسبت به لبنان، اندونزی یا آلمان نشان می‌دهد؟

در فصل دوم کتاب با عنوان «یادگیری»، بوئن از شیوه­های سنتی یادگیری در اسلام مثل آموزش و یادگیری قرآن آغار می­کند: «یادگیری دین برای مسلمانان با خواندن و یادگیری قرآن شروع می‌شود، همانطور که اولین بار حضرت محمد (ص) با دستور «اقرأ» از جانب خداوند توسط جبرئیل به او وحی شد و شروع به خواندن کرد.»

سپس تغییرات سیستم­های سنتی آموزش در جوامع اسلامی که دین محور بود و از قرآن و حدیث شروع می­شد، را مورد بررسی قراد می­دهد که چگونه به سیستم‌های جدیدتر آموزشی در جوامعی چون اندونزی، یمن، ترکیه، مصر، پاکستان و به طور کلی آسیا و آفریقا، تبدیل شده و مدارس کشورهای مسلمان به سبک مدارس اروپایی درآمدند، اما همچنان مسلمانان در کنار سایر دروس رایج و رسمی مدارس اروپایی، درس­های دینی و قرآنی را نیز در برنامه­هایشان می­گنجانند.

در ادامه از یادگیری اسلام به صورت یک نظام (سیستم؟) سخن می­گوید که بعد از جنگ جهانی دوم رخ داد. زمانی که تعداد بیشتری از مسلمانان در مورد نظریات رقابتی اسلام در روزنامه­ها و کتاب­ها مطالعه کردند و به مدارس جدیدی رفتند که باعث می­شد به گونه­ای در مورد اسلام بنویسند که آموزش در سیستم­های سکولار یادگیری، از مهندسی گرفته تا سیاست، را منعکس می­کرد. به خصوص در نیمه دوم قرن بیستم، تعدادی از پیشرفت­های به وجود آمده باعث تغییر شیوه­هایی شد که از طریق آن‌ها برخی مسلمانان اسلام را می­شناختند و نیز تغییر راه­هایی که ایده­ها و احساساتشان را به دیگران منتقل می­کردند (Marsden, 2005).

در فصل سوم با «کمال پارسایی از طریق عبادت» از تاثیر مدرنیته صحبت می­کند و با ارائه مثال­هایی از نماز، عبادات اجتماعی از قبیل ازدواج، طلاق، حج، نماز جماعت، و نیز سخنرانی و موعظه و حتی پوشش اسلامی در سه قاره به تغییرات ایجاد شده در نحوه انجام امور دینی توسط مسلمانان در طول زمان می­پردازد. وی بیان می­دارد که علی رغم این‌که اسلام به معنای تسلیم شدن است، مسلمانان به سادگی خیلی بیشتر از صرفا انجام کارهایی که خدا به آن‌ها دستور داده، عمل می‌کنند، در نماز خواندن، در قربانی کردن، در انجام مناسک حج، در عبادات روزانه مثل نماز و روزه و حتی سبک لباس پوشیدن و صحبت کردن از اختیار و خلاقیت خود در شیوه فهم و انجام این اعمال استفاده می­کنند.

در فصل چهارم به «تغییر شکل قربانی کردن» که یکی از عبادت­های مسلمانان است به مواردی از کشورهای اسلامی از قبیل مراکش و اندونزی اشاره کرده و انتقادهای مدرنیستی را مطرح می­کند که باعث شده مسلمانان سعی در وفق دادن مراسم قربانی با شرایط خاص کشور فرانسه داشته باشند. و در ادامه از چالش­هایی که در کشورهای غیر مسلمان برای مسلمانانی که قصد قربانی دادن دارند به وجود می­آید، مثال می­زند: مثل اعتماد به افراد در قربانی از طرف آن‌ها به شیوه صحیح اسلامی از نظر نحوه انجام قربانی و یا زمان آن.

در فصل پنجم با عنوان «شفا و دعا»، استفاده از آیات و دعاها برای تغییر و یا تضمین سرنوشت و سلامتی به وسیله عواملی که قابل دیدن نیستند، مثل روح، اشیاء با خدا، را مطرح می‌کند. از شفا در فرهنگ مسلمانان و هندوها به نقل از Jayce Flueckiger (2006) و Alyson Callan (2008) مثال می‌زند.

فصل ششم کتاب با عنوان «تشکل پرهیزکاری» به تصوف، آرامگاه‌ها و شیوخ، حرکت‌های جهانی می­پردازد.

فصل هفتم عنوان «قضاوت» را دارد که سیستم قضا را با ذکر مثال‌هایی از مراکش، ایران و اندونزی از جنبه­های مردم­شناسانه مورد بررسی و بحث قرار می­دهد.

در فصل هشتم درباه مهاجرت و تطبیق و همگام شدن مهاجران با شرایط و الزامات کشور مقصد نکاتی را ذکر کرده و به موسسات دینی متعددی که در بریتانیا، فرانسه و آمریکا به دلیل حضور مسلمانان و پاسخگویی به نیازهای دینی آن‌ها برپا شده اشاره می­کند.

فصل نهم با عنوان «بسیج شدن»، از سایر نیازهای معمول انسانی مسلمانان سخن می­گوید. این‌که شغل، آرامش و احترام به اندازه سایر مسائل فصل­های قبل یعنی، یادگیری، عبادت، قضاوت­ برای مسلمانان حائز اهمیت است. همین موضوعات است که بسیاری را وادار می­کند که در این راه موعظه کنند یا حرکت نظام­مند انجام دهند و یا مبارزه کنند. و همین موضوع است که سبب می‌شود بسیاری نتوانند انگیزه­ها و عمل­ها را از هم تمییز دهند. وی می­پرسد اعتقادات دینی، وفاداری اجتماعی و علایق سیاسی چگونه به هم مرتبط می‌شوند؟ و بیان می­کند که نقش یک مردم­شناس در اینجا این است که برای فهم علایق و عملکرد تک تک افراد از یک طرف و نقش افراد در حرکت­های اجتماعی وسیع­تر از طرف دیگر تلاش کند.

در انتهای کتاب نیز یک فهرست از لغات و واژه‌های عربی جهان اسلام با رسم الخط عربی-انگلیسی به همراه توضیح معنای کامل لغات برای فهم بهتر خواننده انگلیسی زبان آورده شده است.

در پشت جلد این کتاب و همچنین در وبسایت کتاب­های گوگل[8] در مورد این کتاب توضیح داده شده است که:

در این مطالعه قوی اما قابل دسترس، جان بوئن یک بررسی کامل در حوزه مردم‌‌شناسی اجتماعی برای ترویج اسلام از راه­هایی که بر قوانین سازنده آن، از نماز تا آموزش تا قضاوت و سازماندهی سیاسی تاکید دارد، انجام داده است. با شروع از قلب اسلام-الهام وفراگیری آموزه­ها در سرزمین­های عربی- بوئن نشان می­دهد که چگونه مسلمان­ها متون و سنت­های اسلامی را با شرایط جامعه­ای که در آن زندگی می­کنند تطبیق داده­اند. با رجوع به نمونه­های مورد مطالعه در آسیا، آفریقا و اروپای شرقی برای بررسی هر حوزه اصلی از مذهب اسلام و زندگی اجتماعی، همچنین بوئن پیشرفت­های نظری در مردم­‌شناسی اجتماعی را بیان می­کند که مطالعه آن برای کسانی که به مطالعه اسلام علاقه­مند هستند و کسانی که پیشرفت­های اخیر در حوزه مردم­‌شناسی را پی می­گیرند ضروری است.

 

اما چند نکته نیز پیرامون کتاب قابل توجه و بررسی است:

  1. نمی­توان کار بوئن را، یک بررسی کامل و جامع در وضعیت مردم­‌شناسی تمامی جوامع اسلامی دانست چرا که به مصادیقی از جوامع اسلامی نپرداخته؛ علاوه بر این که مشخص نیست کشورهایی هم که به آن‌ها پرداخته بر اساس چه مبنایی گزینش شده‌اند یا این که به صورت اتفاقی و موردی آن‌ها را برگزیده است؟
  2. جوامع اسلامی، آغشته با فرهنگ و ارزش‌های اجتماعی ویژه خود هستند و الزاما همه این آداب و سنن اجتماعی، اسلامی نبوده و منشأ اسلامی ندارند و از این رو در تحقیقات مردم‌‌شناسی، بایستی مرز بین متون و منابع اصیل اسلامی با آنچه در جوامع اسلامی وجود دارد، کاملا روشن شود.
  3. از طرف دیگر اختلاف سنت­‌ها و شریعت­‌ها در کشور‌های اسلامی بسیار زیاد است و نمی‌توان تمام این جوامع را یکسره و یگانه دید بلکه در هر مورد و در هر جامعه­ای، بایستی جداگانه به مردم‌‌شناسی آن پرداخت؛ به ویژه در این خصوص تفاوت بسیار مسایل حقوقی و قضایی جوامع اسلامی باید حایز اهمیت است.
  4. مبانی تئوریک و روش شناختی کتاب روشن نیست؛ به ویژه در تحلیل‌های آن، حدود تحقیق را در مطالعات مردم‌‌شناسی جوامع مشخص نکرده و در هر مورد، از هر کشوری مثالی می­آورد مانند فصل 5 و 6 و 7 و غیره؛ در حالی که به دلیل گستردگی جوامع اسلامی و وسعت مسایل و ارزش­ها و سنت‌های اسلامی در هر کشور، در هر مورد خاصی بایستی به تحقیق جداگانه دست زد و لذا نمی­توان ادعای وبسایت کتاب‌های گوگل در مورد کامل بودن این پژوهش را پذیرفت.
  5. هرچند در فصل چهارم به وفق دادن بعضی آداب اسلامی با شرایط مدرنیستی جوامع اشاره داشته، اما باید توجه داشت که تغییر آداب و رسوم اسلامی در کشورهای اسلامی، به سبب تاثیرپذیری آن‌ها از فضای مدرنیسم در قرن حاضر است که سبب شده مسلمانان از آداب و رسوم دینی خود، به سبب نفوذ فرهنگ اومانیستی مدرنیستی، عقب­نشینی کنند.
  6. در مطالعات مردم‌‌شناسی جوامع اسلامی، میتوان به این نکته توجه کرد که اسلام، یک سیستم و نظام هماهنگ است که قوانین و احکام گوناگون آن با یکدیگر مرتبط‌اند و هر یک دیگری را تایید و هم­افزایی می‌کنند و دارای جنبه­های اصل و فرع هستند؛ در حالی که این کتاب نتوانسته این وجه را نشان دهد.

 

[1] A New Anthropology of Islam

[2] John Richard Bowen

[3] New departures in anthropology

 

[4] Jonathan Spencer

[5] Micheal Lambek

[6] [https://anthropology.artsci.wustl.edu/bowen_john]

[7] Women and Property in Indonesian Islamic Contexts (senior editor, with Arskal Salim). Leiden: Brill.

[8] Google Books