نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

مقدمه:

انسان یکی از موضوعاتی است که قرآن بدان توجه ویژه داشته است. آیات بسیاری اندر وصف انسان، ابعاد وجودی، انواع ارتباط، چگونگی هدایت و هدف از آفرینش او وجود دارد. در کتاب انسان در تراز قرآن علی راد با روش تفسیر موضوعی به واکاوی نگرش قرآن به انسان از آغاز تا پایان در نظام هستی پرداخته است. وی برای رسیدن به این منظور از آیات، روایات و تفاسیر مختلف مدد جسته است.

درباره مولف:

حجت الاسلام دکتر علی راد استادیار دانشگاه تهران است. وی دکترای مدرسی معارف را در رشته قرآن و متون از دانشگاه علوم حدیث قم اخذ کرده است. بیشتر آثار وی را کتاب‌ها و مقاله‌هایی در زمینه علوم قرآنی، تفسیر و فقه الحدیث تشکیل می‌دهند. از جمله این آثار به ترتیب تاریخی نگارش آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 ا) راز امامت در قرآن (ترجمه فلسفة المیثاق و الولایة، علامه شرف الدین)، کشف الغطاء، قم: 1381

ب) درسنامه فقه الحدیث 3، دانشکده مجازی علوم حدیث دانشکده علوم حدیث، 1387

ج) جریان‌‌شناسی تفسیر نگاری‌های فقهی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد:1390

د) مبانی کلامی امامیه در تفسیر قرآن (با رویکرد نقادانه به آرای ذهبی، عسال و رومی)، تهران: سخن، 1390

ه) انسان در تراز قرآن، قم: موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، 1393

 و) غرر قرآن از نظریه تا تفسیر، قم: دانشگاه قرآن و حدیث، 1395

ز) بررسی و تبیین مسجد و جایگاه آن در قرآن، قم: پژوهشگاه قرآن و حدیث، 1396

ح)گونه‌‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق، قم: پژوهشگاه قرآن و حدیث، 1397

وی مقالات متعددی را نیز در همین زمینه‌ها به رشته تحریر درآورده است.

ارزیابی اثر:

تا کنون پژوهش‌های فراوانی در زمینه انسان‌ و قرآن صورت گرفته است. در میان این پژوهش‌ها پژوهشگاه قرآن و حدیث سه کتاب را به طور همزمان در قالب یک مجموعه در راستای طرح «قرآن، کتاب زندگی» منتشر کرده است که در هر یک از این کتاب‌ها انسان را از زاویه‌ خاصی مورد بررسی قرار داده است. این سه‌گانه عبارت است از: «انسان در تراز قرآن» نوشته علی راد که به انسان‌‌شناسی قرآنی به طور خاص پرداخته، «روابط اجتماعی از نگاه قرآن» نوشته عبدالهادی مسعودی که به روابط اجتماعی از نگاه قرآن پردخته و «قرآن، کتاب اخلاق» نوشته محمد تقی سبحانی‌نیا که اخلاق فردی و اجتماعی از نگاه قرآن را مورد بررسی قرار داده است. کتاب حاضر از مجموع سه‌گانه فوق الذکر در سال 1393 از سوی سازمان چاپ و نشر دارالحدیث در قطع رقعی به چاپ رسیده است. این اثر مشتمل بر سخن آغاز، هشت فصل، فهرست آیات و فهرست روایات است.

از ویژگی‌های بارز این کتاب قلم بسیار روان، دقّت در علائم ویرایشی و کمبود اغلاط تایپی است. در مجموع کیفیت حروف‌نگاری، صفحه‌آرایی این کتاب قابل قبول است و با رعایت استانداردهای فنی به چاپ رسیده است. با این تفاصیل اشکالاتی جزئی در این اثر وجود دارد که به طور نمونه به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

عدم ارجاع دهی استاندارد؛ به طور نمونه:

  • در صفحات 196 تا 198نقل قول مستقیم از تفسیر نمونه بدون گیومه و یا تورفتگی، تنها در انتهای مطلب به منبع اصلی ارجاع داده شده است.
  • اولین پاورقی در صفحه (همان) است. ص26/ ص102/ ص94/ ص52...
  • عدم رعایت سایز قلم استاندارد در عنوان‌بندی؛ به طور نمونه:
  • ص 158عناوین ذیل عنوان «ج – رفتارها» از عنوان اصلی خود درشت‌تر هستند و یا در ص 183 عنوان‌های ذیل «ابلیس دشمن بیرونی» از عنوان اصلی درشت‌تر هستند.

عدم رعایت فواصل استاندارد بین حروف و اغلاط تایپی و علائم نگارشی؛ به طور نمونه:

  • ص27 انسانها/ ص30 بااین‌که/ ص31 در باره/ ص73 هش‌دار/ الاءنسان ص25/ علامت*ص26

گفتنی است که طرح روی جلد، کلیشه‌ای و خالی از هر گونه خلاقیت است. پیشنهاد می‌شود در تجدید چاپ‌ این نکته لحاظ گردد.

از امتیازات دیگر این کتاب استفاده از روش تفسیر موضوعی است. آیات مختلف از سراسر قرآن درباره انسان و روایات مرتبط با آن در کنار یکدیگر آورده شده و خواننده را بی‌نیاز از صرف وقت در جمع آوری مطالب مورد نظر می‌کند.

از دیگر نکات مثبتی که می‌توان به آن اشاره کرد این است که تمام مطالب صرف نظر از چگونگی کیفیت محتوا با نظمی منطقی در مسیر رسیدن به اهداف کتاب – توصیف خلق انسان، طی مسیر، پایان راه و اهداف آن- چیده شده‌اند. همچنین ساده نویسی در این کتاب مانعِ طرح اصطلاحات و عبارات تخصصی نشده است. تنها در موارد اندکی محتوا از سطح مخاطب عام فراتر می‌رود. برای مثال صفحات 20-21 /134-139

عدم ابزارهای کمک آموزشی نظیر جدول، جمع‌بندی، پرسش و... و فقدان زبان تخصصی این کتاب را از مجموعه کتاب‌های دانشگاهی خارج و در مجموعه کتاب‌های عمومی برای عموم علاقمندان به این حوزه مطالعاتی قرار می‌دهد. چنانچه بخواهیم این کتاب را جزء کتاب‌های آموزشی دانشگاهی قرار دهیم پیشنهاد می‌شود در مقطع کار‌شناسی رشته الهیات و معارف اسلامی به عنوان منبع کمک آموزشی و به عبارتی فرعی تدریس شود.

کتاب انسان در تراز قرآن از جهت پاسخگویی به نیاز جامعه اسلامی برای عموم جامعه از امتیاز بالایی برخوردار است. موضوع و هدف اصلی کتاب حاضر -انسان‌‌شناسی با محوریت قرآن- موضوعی کاربردی است. همیشه سوال از چیستی و چگونگی انسان مطرح بوده و هست. امروزه با وجود معنویت‌های نوظهور و کثرت شبهات دینی نیاز به دانستن درباره این سوالات بیشتر احساس می‌شود. در نتیجه پاسخ‌دهی به این سوالات از مهمترین ضروریات جامعه است که می‌تواند راه‌گشای بسیاری از مشکلات و دل‌مشغولی‌های دینی افراد جامعه باشد. در واقع این گونه ابهام‌ها و پرسش‌های بنیادین اگر پاسخ درخوری نیابند می‌توانند سلامت جامعه را در هر معنایی مخدوش سازند. البته این‌که این کتاب تا چه حد در انجام این رسالت موفق بوده جای بحث است. به تلقی نویسنده یادداشت حاضر، محتوای این کتاب خواننده متخصص را برخلاف خواننده عام چندان اقناع نمی‌کند.

 

همان‌گونه که گفته شد این کتاب از 8 سرفصل کلی با عناوینی که در پی می‌آیند تشکیل شده است و هر بخش به زیرفصل‌هایی نیز تقسیم شده است:

فصل نخست: انسان، هیچِ هست یافته (اشاره، یقین به آفرینش، یحیی علیه‌السلام تمثیل آفرینش، الله، آفریدگار انسان، فراسوی آفرینش انسان، تردید در آفرینش، اشاره، انسان، منکر رستاخیز، تردید و تذکر، خاستگاه تردید، نسیان، فقدان عقلانیت و عناد).

فصل دوم: نیکوترین آفریده (اشاره، انسان، تبلور آفرینش احسن، خیر کثیر، تناسب و سازواری، نفخ روح، ترکیب تضاد، عقلانیت، تکلیف و رستاخیز، کرامت و فضیلت انسان).

فصل سوم: آفرینشی هدف مند(اشاره، قرآن و هدف آفرینش، تبیین هدف، عملکرد برتر، پرستش خداوند، آگاهی از قدرت و علم خداوند، رحمت یا اختلاف، تلفیق و پیوند اهداف آفرینش انسان، نفی پوچ‌گرایی، نفی لعب، نفی عبث، نتیجه‌گیری).

فصل چهارم: راه و توشه (اشاره، راه،شناخت راه، راه خدایی، رهیافت‌ها، توشه، توشه علمی؛ راه و راهنما، توشه عملی و تلاش صالح، تعالی و سعی انسان، توشه اخلاقی؛ منش خداگونه).

فصل پنجم: همراه با راهنمایان (اشاره، منذر و‌ هادی،‌ منذر، هادی، تفاوت منذر با هادی، تفاوت انذار و هدایت، امام، ویژگی‌های راهنمایان، هم جنس بشر، جعل الهی، هدایت به امر، وحی خیرات، عبادات مستمر، صبر و یقین، حشر با امام، نکات).

فصل ششم:   ستایش و بندگی ( اشاره، سجده، نماد ستایش خداوند، سجده در قرآن، معنا‌شناسی، گونه‌ها، ستایشگران، آسمان و زمین، سایه‌ها، گیاهان و درختان، فرشتگان، انسان، نشانگان ستایش، تمایز مؤمنانه در قیامت، نشانگان اسلام، گرد عبادت).

فصل هفتم: مرزهای الهی (اشاره، حرام؛ مرزهای شریعت، معنا‌شناسی حرام، سبک‌‌شناسی قرآن در بیان مرزهای شریعت،نهی از عمل، توصیف عمل به عناوین مجرمانه، نفی مشروعیت عمل، نفی رضایت، محبوبیت الهی و خیر بودن، تبین پیامدهای ناگوار دنیوی و اخروی رفتار، اعراض و نفرت پیامبران الهی، منشأ و خاستگاه حرمت، گستره حرام در قرآن، عقاید، گفتارها، رفتارها، امنیتی و نظامی، جنسی، فرهنگی ـ اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی، خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های حرام، خباثت، فلسفه، حکمت حرام و اضطرار و حرام).

فصل هشتم: دشمن (اشاره، ابلیس، دشمن بیرونی، دشمنی در مرحله آفرینش، پیام‌ها، دشمنی در بهشت، پایان فریب ابلیس؛ سقوط آدم، دشمنی در دنیا، نفس، دشمن درونی). 

به طور کلی نویسنده محترم کتاب سالک (انسان) و سلوک (نقشه راه؛ آغاز، فرجام) از موضوعاتی هستند که قرآن بدان‌ها توجه ویژه داشته. هر سالکی در هر مسیری هنگامی به سر منزل مقصود می‌رسد که راهنما و توشه‌ داشته باشد و با مسیر درست و امن و راه‌های انحرافی آشنایی داشته باشد. در واقع از مبدا و مقصد آن راه آگاه باشد. چنان که امام علی(ع) خطاب به کمیل می‌فرماید: «یا کمیل ما من حرکه الا و انت محتاج فیها الی معرفه»[1] از اهداف این کتاب معرفی و توصیف شروع تا پایان سیر و حرکت انسان به عنوان نیکوترین آفریده به سوی تعالی است. نویسنده محترم به وسیله آیات و تفاسیر اثبات و تبیین می‌کند که انسان در حالیکه دارای ترکیب تضاد روح و جسد است هیچ اختلافی در سنجش آفرینشش نیست. او از هیچ، هدفمند به وجود آمده و از نشانه‌های این هدفمندی قیامت و معاد است و تا رسیدن به این هدف خداوند او را همراهی می‌کند مثلاً ظرفیت رسیدن به بلوغ ایمانی یعنی ستایش و بندگی را به او داده و یا انواع توشه از جمله توشه علمی، عملی، اخلاقی، منذران و هادیان، امامان را در اختیارش قرار داده تا به مدد آن‌ها و با رعایت حد و مرزهای الهی معین شده بتواند به سعادت و قرب الهی نائل گردد. اما عده‌ای با وجود این سنت الهی به علت وجود دشمن[2] بنا بر منطق قرآنی در «آزمون آدم»/ «آزمون الهی» مردود می‌گردند.

نکته‌ای که در مورد این کتاب با ضرس قاطع می‌توان گفت این است که نویسنده در اثبات و تبیین محتوای اثر تنها به قرآن و حدیث ارجاع می‌دهد. اگر چه رسالت این کتاب در نگاه نخست هم همین است اما برای غنای علمی کتاب و اقناع خواننده شایسته بود از استدلال‌های فلسفی، اخلاقی، عرفانی بیشتری بهره می‌برد و یا به ارتباط این مطالب با نتایج علوم و پژوهش‌های جدید و قدیم در حوزه انسان‌‌شناسی فرهنگی، روان‌‌شناسی اخلاق، فلسفه اخلاق، ادیان نوظهور و.. نیز اشاره می‌نمود. در واقع شرط لازم یک پژوهش قرآنی در این کتاب به خوبی مورد توجه قرار گرفته ولی شرط کافی مطمح نظر نویسنده محترم واقع نگردیده است. البته محتوای علمی کتاب فعلی به طور کلی مورد وثوق است، اما نظرات مورد بحث در آن از جامعیت لازم برخوردار نیستند. همانگونه که گفته شد مطالب به نحوی کلی مطرح و به منابع بسیار محدود آیات و روایات مستند گشته‌اند. به طور نمونه در فصل «ستایش و بندگی» می‌توان از امتیازات این کتاب استفاده از روش تفسیر موضوعی است. آیات مختلف از سراسر قرآن درباره انسان و روایات مرتبط با آن در کنار یکدیگر آورده شده و خواننده را بی‌نیاز از صرف وقت در جمع آوری مطالب مورد نظر می‌کند. به جایگاه و اهمیت ستایش و نیایش در سنتهای دینی از نگاه فریدریش هایلر و یا در فصل «انسان، هیچِ هست یافته» می‌توان به رای ابن‌عربی در فص آدمی از کتاب فصوص الحکم که دقیقاً با دیدگاه «خلق از عدم» (ex-nihilo) مخالفت دارد، نیز ارجاع داد [3]. همچنین شایسته بود که به مناسبت مباحث این فصل، اشاراتی به نظریة تکامل، بیگ‌بنگ و... و به آثاری مشابه همچون انسان در قرآن شهید مطهری و یا خدا و انسان در قرآن نوشته توشیهیکو ایزوتسو نیز اشاراتی می‌شد.

در یک ارزیابی کلی، اگر موضوعات کتاب را مورد بررسی قرار دهیم متوجه خواهیم شد عناوین مطرح‌شده، همان مسائل و مشکلات همیشگی آدمی بوده و این امر ضرورت پرداختن به آن‌ها را نشان می‌دهد. با وجود این، به نظر می‌رسد، نویسنده محترم فارغ از نگاه‌ عمیق فلسفی، عرفانی و یا زهدمنشانه و تقریباَ بدون توجه به داده‌های جدید به این‌ مسائل پاسخ گفته است. در نتیجه اگر مخاطب کتاب را عامه مردم در نظر بگیریم این کتاب بسیار قابل فهم و مفید است در حالی که برای خوانندة متخصص، کمتر مفید و قابل استفاده خواهد بود.

 

[1]‌ای کمیل! هیچ حرکتی نیست مگر این‌که در آن به شناخت نیازمندی

 [2]مجموعه عواملی که مانع سیر تکاملی انسان بوده و راه را بر تعالی انسان می بندند. (ص181)

[3] عبارت معروف ابن عربی در این مورد چنین است: «فهو الانسان الحادث الازلی و النشأ الدائم الابدی» (ابن عربی: بی تا، 50)