انسانشناسی اخلاق
حمید ابوطالبی. تهران: کویر، 1392. چاپ اول، 623 صفحه.
منتقد: محسن شعبانی
1) معرفی و توصیف کتاب
کتاب انسانشناسی اخلاق که مجموعه اول از کتابهای فلسفه اخلاق اجتماعی در انتشارات کویر است، به قلم دکتر حمید ابوطالبی در سال 1392 به چاپ رسیده است. محتوای کتاب در چهار بخش و مجموعاً در 623 صفحه تنظیم شده است. این کتاب از جمله منابع دانشگاهی در رشتههای اخلاق و انسانشناسی در مقطع کارشناسی ارشد در ایران است.
به بیان نویسنده هدف از نگارش این کتاب دینشناسی و تتبعات دینشناسانه نیست، بلکه پرداختن به آن مفاهیم، اسطورهها، فلسفهها، اندیشهها و اموری تاریخی-اجتماعی است که بر اخلاق اقوام و جوامع بر مبنای نوع هستیشناسی، دینباوری، تفکر فلسفی و... آنان تاثیر میگذارد. آنچه در این کتاب به آن پرداخته شده است، بحث پدیداری اخلاق از منظری انسانشناسانه و پاسخگویی به این سوال است که اخلاق چرا و چگونه برای بشر به وجود آمد؟ چگونه در حوزه انسانی تطور و تحول یافت؟ چگونه به آسمان رفت و خدایی شد، یا آنکه از آسمان به زمین آمد و انسانی گردید؟ یا آنکه از همان آغاز امری انسانی الهی بود؟ در این صورت: آیا اخلاق تنها پیوند عقلانی میان آدمیان و خدایان بوده است؟ فضیلت، عدالت، وظیفه، تکلیف و... چگونه پدید آمده؟
بر اساس ادعای نویسنده کتاب، خود وی شخصاً به بسیاری از مکانهای مورد بررسی در این کتاب سفر کرده و از نزدیک شاهد آیینها، رفتارها و ارتباطات اجتماعی آنان بوده و از طریق گفتگوی مستقیم با آنان کوشیده است درک مستقیم و بیواسطهای از جهانبینی، روابط اجتماعی، اسطورهها، و ارتباطشان با محیط پیرامون داشته باشد.
نویسنده کتاب دکتر حمید ابوطالبی، متولد 1336 در تهران است. ابوطالبی دارای مدرک دکترای جامعهشناسی تاریخی از دانشگاه لوون فرانسه، کارشناسی ارشد جامعهشناسی سیاسی از دانشگاه سوربن فرانسه، کارشناسی ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی از دانشکده الهیات دانشگاه تهران و کارشناسی جامعهشناسی از دانشگاه تهران است. دکتر ابوطالبی هماکنون معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور است. وی در نظام جمهوری اسلامی ایران مسئولیتهای گوناگونی همچون سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشورهایی نظیر ایتالیا، بلژیک، استرالیا و اتحادیه اروپا (به مدت 15 سال)، مدیر کل سیاسی وزارت امور خارجه (به مدت 5 سال)، مشاور وزیر امور خارجه (به مدت5 سال) و عضویت در شورای استراتژیک وزارت امور خارجه بر عهده داشته است. وی همچنین علاوه بر عضویت در هیات علمی دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، عضو شورای راهبردی سیاست خارجی و هیات علمی سیاست خارجی و رییس گروه مطالعات آسیای مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و از اعضای هیات علمی و تحریریه نشریه بین المللی ایرفا (Iranian Review of Foreign Affairs) نیز است. در میان آثار وی نگارش چند مقاله و گزارش راهبردی نیز مشاهده میشود.
ساختار کتاب
چنانچه پیشتر گفته شد محتوای این کتاب در چهار بخش ساماندهی شده که طی آن، نسبت اقوام ابتدایی و اخلاق، مبانی اندیشه و اخلاق آریایی، مبانی اندیشه و اخلاق یونانی و مبانی اندیشه و اخلاق عربی به تفصیل مورد واکاوی قرار گرفته و شرحی از هر یک از این فرهنگها در نسبت با نظریه اخلاق ارائه شده است. ترتیب بخشهای کتاب به بدین صورت است:
بخش اول: اقوام ابتدایی و اخلاق
بخش دوم: مبانی اندیشه و اخلاق آریایی
بخش سوم: مبانی اندیشه و اخلاق یونانی
بخش چهارم: مبانی اندیشه و اخلاق عربی
در هر یک از این بخشها نویسنده در قالب دو فصل به تفصیل به بررسی و بحث در حوزه هستیشناسی اخلاق هر یک از اقوام ذکر شده پرداخته است. این کتاب همچنین مشتمل بر یک پیشگفتار در ابتدای کتاب و یک نمایه در پایان کتاب است.
در بخش اول کتاب، نویسنده میکوشد به بررسی هستیشناسی اقوام ابتدایی و پدیداری اخلاق میان آنان بپردازد. این بررسی شامل بومیان نخستین استرالیا، سایر انسانهای اولیه و تحلیل اولین جرقههای اخلاق در میان آنان میشود. به بیان نویسنده، کودک اقوام ابتدایی با دو پدیده «هراس» و «گرسنگی» مواجه است و این دو پدیده از منظر بررسی موضوع این بخش حائز اهمیت است (ص 43). برای انسان ابتدایی مثلث «قدرت برتر»، «روح» و «رئیس» شکل میگیرد که هر یک از این موارد با مفاهیم «قداست»، «خون» و «سحر» ارتباط دارد (ص 67). این مثلث و مفاهیم سهگانه مرتبط با آن، بر اساس دیدگاه ابوطالبی، مبین واقعیتی یگانه و تام در هستیشناسی بومیان نخستین بوده و گونهای پیچیده به شکلگیری اخلاق و مجموعهای از ارزشهای انسانی آنان میانجامیده است (ص 68).
بخش دوم کتاب میکوشد به بررسی مبانی اندیشه و اخلاق آریایی میپردازد. دکتر ابوطالبی این بررسی را از 7500 سال پیش و در مسیر مهاجرت آریاییها به منطقه ایران آغاز و تا زمان حکومت ساسانیان ادامه میدهد. او میکوشد مبانی اخلاق در تفکر آریایی را در زمینه جریانهای دینی ایرانی از جمله زرتشتیگری، زروانیسم، و میترائیسم مورد بحث قرار دهد. او برای این کار از شواهد تاریخی در حوزه بینالنهرین، ایلام و ایران بهره میبرد. از نظر او آنچه در بطن اخلاق پارسی قابل مشاهده است روحگرایی احترام آمیز، عقلگرایی تقدیرگرا، فضیلتگرایی قانونمدار، حقمداری انسانمحور، اراده ایزدان، روحیه انعطافپذیری، اخلاق اجتماعی و... است (ص 136). هستیشناسی و اخلاق پارتیان عمدتاً در قالب اعتقادات زروانی و میترایی مورد بررسی قرار میگیرد. در تفکر زروانی تکلیفگرایی برای رهایی از شرارت وظیفهای همگانی است. این تکلیف بر پایه سه اصل 1) تقدیر و سرنوشت، 2) پیمان و میانی (به معنای میانهروی)، و 3) آز سلاح شهوت و هوس صورت میگیرد (صص1-170). در تفکر میترایی ایزد میترا خود نماد فضیلتها، ستایش و سوگند میشود (ص 192). مبنای اخلاق میترایی بر پیوند میان میترا، ارواح نیک، و اسطوره حیات، و نقش انسانها در این زمینه استوار است (ص 189) و دستگاه اخلاق میترایی بر پرورش تلاش فردی و توسعه انرژی انسانی تکیه میکند. (ص 191)
بخش سوم که به بررسی اخلاق یونانی اختصاص دارد بیش از هر چیز به بررسی تفکر اسطورهای و فلسفی یونان میپردازد. ابوطالبی میکوشد از طریق بررسی پیوندهای اسطورهشناختی فرهنگ یونانی بهویژه جهان هومری و سپس با ملاحظه نگرش فلسفی فیلسوفان یونانی از جمله افلاطون و ارسطو به تفسیر اخلاق یونانی بپردازد. عنصر مهم در اخلاق اسطورهای یونانی تقدیرگرایی الهی است که برای پذیرش این تقدیر و کاستن از رنج آن به قربانی کردن و راز و نیاز کردن نیاز است (ص 266). این بخش از کتاب مشتمل بر برسی اخلاق فلسفی یونانی میشود که در آن فیلسوفان برجسته همچون سقراط، افلاطون، ارسطو، فلوطین و... و نیز مکاتب فلسفی یونانی مانند رواقیون و اپیکوریان مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند.
در بخش چهارم نویسنده به بررسی مبانی اخلاق عربی پرداخته است. در این بخش نویسنده کوشیده است با بررسی شرایط محیطی شبه جزیره عربستان و مناطق مرتبط با آن مانند بین النهرین و مصر، و نیز با ارزیابی زمینههای تاریخی متاثر از تفکر ابراهیمی به بررسی مبانی اخلاق عربی بپردازد.
ابعاد شکلی اثر
این کتاب با استانداردهای نسبتاً مطلوب به چاپ رسیده است. بر طرح جلد کتاب نقاشی شناخته شده رامبراند با عنوان «ایزدان و آدمیان» خودنمایی میکند. این طرح به رغم زیبایی و ارتباط موضوعی با محتوای بخشی از کتاب، بیشتر با بخش سوم کتاب که به اخلاق یونانی پرداخته است تناسب دارد. از این رو بهتر بود از طرحی استفاده میشد که میتوانست محتوای تمامی بخشهای چهارگانه کتاب که مشتمل بر فرهنگهای ابتدایی و قدیم، آریایی، یونانی و عربی میشود را تداعی کند.
وضعیت حروفنگاری و صفحهآرایی کتاب کاملاً مطلوب به نظر میرسد و انتظارات را برآورده میکند. از نظر وضعیت چاپی ضعفهایی مشاهده میشود. رنگ نوشتارها در بسیاری از صفحات پایین است، البته نه در حدی که خواندن متن غیرممکن شده باشد. همچنین صحافی کتاب چندان مطلوب نیست و صفحات کتاب ممکن است -به ویژه در صفحات ابتدایی- به سادگی از کتاب جدا شوند.
این کتاب از نظر رعایت قواعد نگارشی و ویرایشی نیز نمره نسبتاً بالایی دریافت میکند. البته اشکالاتی نیز در این زمینه وجود دارد. در تقریبا همه موارد در پایان جملهها نقطه قبل از پرانتز قرار گرفته است، به خلاف شیوه استاندارد که لازم است نقطه پس از پرانتز قرار گیرد. از جمله اشکالات عمده دیگر کتاب در این زمینه عدم رعایت فاصله و/یا نیمفاصله استاندارد است. در موارد متعددی عدم فاصله موجب چسبیدن کلمات به یکدیگر و در مواردی دیگر وجود فاصله غیرضروری در وسط یک کلمه یا بین دو کلمه موجب دشواری در خواندن متن شده است. از آن جمله است صفحات 38، 75، 76، 95، 96، 98، 100، 104، 107، 108، 109، 111، 115، 117، 120، 121، 123، 136، و...
در برخی موارد از واژههای غیرفارسی با ریشه لاتین استفاده شده؛ درحالیکه معادلهای فارسی آن در زبان علمی کاملاً رایج است. برای مثال استفاده از واژههای «تکنیکها» به جای «فنون» در صفحه 20، «سیستم» به جای «نظام» در صفحه 23 و...
2) تحلیل و ارزیابی محتوایی
محتوای این اثر به خوبی نشان از تسلط نویسنده به حوزه بحث آن دارد. به راحتی میتوان ادعا کرد خواننده از مطالعه این کتاب بهرههای بسیار خواهد برد.
یکی از نکاتی که در تحلیل این کتاب جلب توجه میکند تعلق بیش از حد مولف به حیطه انسانشناسی است. موضوع این اثر انسانشناسی اخلاق است و این امر با وجود اینکه این موضوع از زیرمجموعههای رشته انسانشناسی به شمار میرود، از جمله حوزههای میانرشتهای میان انسانشناسی و فلسفه اخلاق است. با وجود این، به نظر میرسد این کتاب سهم فلسفه اخلاق را به خوبی ادا نمیکند و عمده بحثهای کتاب مربوط به مطالعات انسانشناختی است.
یکی دیگر از ملاحظات انتقادی در باب محتوای این کتاب این است که در برخی از بخشها عدم رعایت توالی تاریخی ممکن است خواننده را دچار سردرگمی کند. برای مثال در بخش دوم و در بررسی مبانی اندیشه و اخلاق آریایی (صص 148 تا 174) روند تاریخی ظهور و افول تفکر زروانیگری و تاثیر و تأثر فکری میان زروانیسم و آیین زرتشتی به لحاظ تاریخی به خوبی تبیین نشده است.
در سرتاسر این کتاب میتوان یک نظم منطقی را یافت. با وجود این، در برخی موارد شمارهگذاری بخشهای فرعی میتوانست خواننده را بهتر راهنمایی کند. یکی دیگر از خلاءهای این کتاب این است که در پایان بخشها و فصلها و نیز در پایان کل کتاب جمعبندی و نتیجهگیری وجود ندارد و این امر خواننده را برای داشتن یک تصور کلی و جامع از کتاب یا بخشهای آن به دشواری میاندازد.
ارجاعدهی در این کتاب به صورت پاورقی به کار رفته. مولف کوشیده است با ارجاع به منابع علمی موثق به اعتبار اثر بیفزاید. البته این نقطه مثبت به دو دلیل بخشی از کارایی خود را از دست میدهد. نخست اینکه در موارد فراوانی ادعاهای نویسنده بدون ذکر هیچ منبعی آمده است و دوم اینکه در پایان فصلها، بخشها و کل کتاب کتابشناسی منابع به کار رفته در کتاب نیامده است. یکی دیگر از مواردی که انتظار میرفت مولف محترم به آن نوجه داشته باشد، قرار دادن معادلهای انگلیسی واژگان تخصصی به ویژه واژگانی که به صورت آوانگاری به فارسی نوشته شدهاند است. برای مثال واژه «متا اتیک» در صفحه 11، میتولوژی در صفحه 27 و از این قبیل.
3) ارزیابی نهایی
در مجموع میتوان این کتاب را اثری دانست که خواننده از مطالعه آن بهره خواهد برد؛ کتابی که نشان از دانش گسترده و دقت مولف آن دارد. این اهمیت بهویژه زمانی آشکارتر میشود که دریابیم این کتاب را باید یکی از نخستین تلاشهای علمی دانست که در حوزه انسانشناسی اخلاق به زبان فارسی تالیف شده است و از این نظر میتواند پاسخگوی نیاز جامعه ایرانی باشد.
چنانچه پیشتر گفته شد این کتاب (با استناد به وبسایت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) در ردیف منابع درسی دانشگاهی در رشتههای انسانشناسی و فلسفه اخلاق قرار دارد و با توجه به گستره اطلاعات و زبان ساده به خوبی میتواند مورد استفاده دانشجویان قرار گیرد.
پیشنهادها:
- افزودن بخش کتابشناسی در پایان هر بخش و یا در پایان کتاب به تفکیک بخشها.
- افزودن فهرستی از منابع برای مطالعه بیشتر در هر بخش.
- شمارهگذاری تیترهای اصلی و فرعی در هر فصل.
- ویرایش مجدد.
- اضافه کردن بخش نتیجهگیری در پایان هر بخش و در پایان کتاب.
- توجه بیشتر به تحلیل فلسفی مسائل اخلاقی در کتاب